حقوقي
درباره وبلاگ


درود به دوستان گرامي بازديد كننده. مستدعي است با ارسال نظرات خود بنده را در جهت هرچه مفيد ساختن وبلاگ ياري نماييد. با سپاس فراوان




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 255
بازدید کل : 24586
تعداد مطالب : 69
تعداد نظرات : 42
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
بهناز صبوري راد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 12:9 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد


متن قانون حمایت از خانواده مصوب 1/ 12/ 1391 که برای اجرا در روزنامه رسمی کشور انتشار یافته به شرح زیر است:
  
فصل اول- دادگاه خانواده
 
ماده۱- به منظور رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی، قوه قضائیه موظف است ظرف سه سال از تاریخ تصویب این قانون در کلیه حوزه‌های قضائی شهرستان به تعداد کافی شعبه دادگاه خانواده تشکیل دهد. تشکیل این دادگاه در حوزه‌های قضائی بخش به تناسب امکانات به تشخیص رئیس قوه قضائیه موکول است.
 
تبصره۱- از زمان اجرای این قانون در حوزه قضائی شهرستان‌هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می‌کند.
 
تبصره۲- در حوزه قضائی بخش‌هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است، دادگاه مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به کلیه امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می‌کند، مگر دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن که در دادگاه خانواده نزدیک‌ترین حوزه قضائی رسیدگی می‌شود.
 
ماده۲- دادگاه خانواده با حضور رئیس یا دادرس علی البدل و قاضی مشاور زن تشکیل می‌گردد. قاضی مشاور باید ظرف سه روز از ختم دادرسی به طور مکتوب و مستدل در مورد موضوع دعوی اظهارنظر و مراتب را در پرونده درج کند. قاضی انشاء کننده رأی باید در دادنامه به نظر قاضی مشاور اشاره و چنانچه با نظر وی مخالف باشد با ذکر دلیل نظریه وی را رد کند.
 
تبصره قوه قضائیه موظف است حداکثر ظرف پنج سال به تأمین قاضی مشاور زن برای کلیه دادگاه‌های خانواده اقدام کند و در این مدت می‌تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند.
 
ماده ۳- قضات دادگاه خانواده باید متأهل و دارای حداقل چهار سال سابقه خدمت قضايی باشند.
 
ماده۴- رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است:
 
۱- نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن - نکاح دائم، موقت و اذن در نکاح -۳- شروط ضمن عقد نکاح - ۴- ازدواج مجدد - ۵- جهیزیه - ۶- مهریه-۷- نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت -۸- تمکین و نشوز -۹- طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن
 
۱۰- حضانت و ملاقات طفل -۱۱- نسب -۱۲- رشد، حجر و رفع آن -۱۳- ولایت قهری، قیمومت، امور مربوط به ناظر و امین اموال محجوران و وصایت در امور مربوط به آنان -۱۴- نفقه اقارب
 
۱۵- امور راجع به غایب مفقود الاثر -16- سرپرستی کودکان بی سرپرست-۱۷- اهدای جنین
 
۱۸- تغییر جنسیت
 
تبصره- به دعاوی اشخاص موضوع اصول دوازدهم (1۲) و سیزدهم (۱۳) قانون اساسی حسب مورد طبق قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در محاکم مصوب ۳۱/ ۴/ ۱۳۱۲ و قانون رسیدگی به دعاوی مطروحه راجع به احوال شخصیه و تعلیمات دینی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی مصوب ۳/ ۴/ ۱۳۷۲ مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیدگی می‌شود.
 
تصمیمات مراجع عالی اقلیت‌های دینی مذکور درامور حسبی و احوال شخصیه آنان از جمله نکاح و طلاق، معتبر و توسط محاکم قضائی بدون رعایت تشریفات، تنفیذ و اجراء می‌گردد.
 
ماده۵- درصورت عدم تمکن مالی هریک از اصحاب دعوی دادگاه می‌تواند پس از احراز مراتب و با توجه به اوضاع و احوال، وی را از پرداخت هزینه دادرسی، حق‌الزحمه کارشناسی، حق الزحمه داوری و سایر هزینه‌ها معاف یا پرداخت آنها را به زمان اجرای حکم موکول کند.
 
همچنین در صورت اقتضاء ضرورت یا وجود الزام قانونی دایر بر داشتن وکیل، دادگاه حسب مورد رأساً یا به درخواست فرد فاقد تمکن مالی وکیل معاضدتی تعیین می‌کند.
 
تبصره- افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و مددجویان سازمان بهزیستی کشور از پرداخت هزینه دادرسی معاف می‌باشند.
 
ماده۶- مادر یا هر شخصی که حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور را به اقتضاء ضرورت برعهده دارد، حق اقامه دعوی برای مطالبه نفقه طفل یا محجور را نیز دارد. در این صورت، دادگاه باید در ابتداء ادعای ضرورت را بررسی کند.
 
ماده۷- دادگاه می‌تواند پیش از اتخاذ تصمیم در مورد اصل دعوی به درخواست یکی از طرفین در اموری از قبیل حضانت، نگهداری و ملاقات طفل و نفقه زن و محجور که تعیین تکلیف آنها فوریت دارد بدون اخذ تأمین، دستور موقت صادر کند. این دستور بدون نیاز به تأیید رئیس حوزه قضائی قابل اجراء است. چنانچه دادگاه ظرف شش ماه راجع به اصل دعوی اتخاذ تصمیم نکند، دستور صادرشده ملغی محسوب و از آن رفع اثر می شود، مگر آنکه دادگاه مطابق این ماده دوباره دستور موقت صادر کند.
 
ماده۸- رسیدگی در دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست و بدون رعایت سایر تشریفات آیین دادرسی مدنی انجام می‌شود.
 
تبصره- هرگاه خواهان خوانده را مجهول المکان معرفی کند، باید آخرین اقامتگاه او را به دادگاه اعلام کند. دادگاه به طرق مقتضی در این باره تحقیق و تصمیم گیری می‌کند.
 
ماده۹- تشریفات و نحوه ابلاغ در دادگاه خانواده تابع مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی است، لکن چنانچه طرفین دعوی طرق دیگری از قبیل پست، نمابر، پیام تلفنی و پست الکترونیک را برای این منظور به دادگاه اعلام کنند، دادگاه می‌تواند ابلاغ را به آن طریق انجام دهد. در هر صورت، احراز صحت ابلاغ با دادگاه است.
 
ماده۱۰- دادگاه می‌تواند برای فراهم کردن فرصت صلح و سازش جلسه دادرسی را به درخواست زوجین یا یکی از آنان حداکثر برای دو بار به تأخیر اندازد.
 
ماده۱۱- در دعاوی مالی موضوع این قانون، محکومٌ له پس از صدور حکم قطعی و تا پیش از شروع اجرای آن نیز می‌تواند از دادگاهی که حکم نخستین را صادر کرده است، تأمین محکوم ٌبه را درخواست کند.
 
ماده۱۲- در دعاوی و امور خانوادگی مربوط به زوجین، زوجه می‌تواند در دادگاه محل اقامت خوانده یا محل سکونت خود اقامه دعوی کند مگر در موردی که خواسته، مطالبه مهریه غیرمنقول باشد.
 
ماده۱۳- هرگاه زوجین دعاوی موضوع صلاحیت دادگاه خانواده را علیه یکدیگر در حوزه‌های قضائی متعدد مطرح کرده باشند، دادگاهی که دادخواست مقدم به آن داده شده است صلاحیت رسیدگی را دارد. چنانچه دو یا چند دادخواست در یک روز تسلیم شده باشد، دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای زوجه را دارد به کلیه دعاوی رسیدگی می‌کند.
 
ماده۱۴- هرگاه یکی از زوجین مقیم خارج از کشور باشد، دادگاه محل اقامت طرفی که در ایران اقامت دارد برای رسیدگی صالح است. اگر زوجین مقیم خارج از کشور باشند ولی یکی از آنان در ایران سکونت موقت داشته باشد، دادگاه محل سکونت فرد ساکن در ایران و اگر هر دو در ایران سکونت موقت داشته باشند، دادگاه محل سکونت موقت زوجه برای رسیدگی صالح است. هرگاه هیچ یک از زوجین در ایران سکونت نداشته باشند، دادگاه شهرستان تهران صلاحیت رسیدگی را دارد، مگر آنکه زوجین برای اقامه دعوی در محل دیگر توافق کنند.
 
ماده۱۵- هرگاه ایرانیان مقیم خارج از کشور امور و دعاوی خانوادگی خود را در محاکم و مراجع صلاحیت‌دار محل اقامت خویش مطرح کنند، احکام این محاکم یا مراجع در ایران اجراء نمی‌شود مگر آنکه دادگاه صلاحیت‌دار ایرانی این احکام را بررسی و حکم تنفیذی صادر کند.
 
تبصره ثبت طلاق ایرانیان مقیم خارج از کشور در کنسولگری‌های جمهوری اسلامی ایران به درخواست کتبی زوجین یا زوج با ارائه گواهی اجرای صیغه طلاق توسط اشخاص صلاحیتدار که با پیشنهاد وزارت امور خارجه و تصویب رئیس قوه قضائیه به کنسولگری‌ها معرفی می‌شوند امکان‌پذیر است. ثبت طلاق رجعی منوط به انقضای عده است.
 
در طلاق بائن نیز زوجه می‌تواند طلاق خود را با درخواست کتبی و ارائه گواهی اجرای صیغه طلاق توسط اشخاص صلاحیت‌دار فوق در کنسولگری ثبت نماید.
 
در مواردی که طلاق به درخواست زوج ثبت می‌گردد، زوجه می‌تواند با رعایت این قانون برای مطالبه حقوق قانونی خود به دادگاه‌های ایران مراجعه نماید.
 
فصل دوم- مراکز مشاوره خانوادگی
 
ماده۱۶- به منظور تحکیم مبانی خانواده و جلوگیری از افزایش اختلافات خانوادگی و طلاق و سعی در ایجاد صلح و سازش، قوه قضائیه موظف است ظرف سه سال از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون مراکز مشاوره خانواده را در کنار دادگاه‌های خانواده ایجاد کند.
 
تبصره در مناطقی که مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی وجود دارد دادگاه‌ها می‌توانند از ظرفیت این مراکز نیز استفاده کنند.
 
ماده۱۷- اعضای مراکز مشاوره خانواده از کارشناسان رشته‌های مختلف مانند مطالعات خانواده، مشاوره، روان پزشکی، روان شناسی، مددکاری اجتماعی، حقوق و فقه و مبانی حقوق اسلامی انتخاب می‌شوند و حداقل نصف اعضای هر مرکز باید از بانوان متأهل واجد شرایط باشند. تعداد اعضاء، نحوه انتخاب، گزینش، آموزش و نحوه رسیدگی به تخلفات اعضای مراکز مشاوره خانواده، شیوه انجام وظایف و تعداد این مراکز و نیز تعرفه خدمات مشاوره‌ای و نحوه پرداخت آن به موجب آیین نامه‌ای است که ظرف شش ماه پس از لازم‌الاجراء شدن این قانون به وسیله وزیر دادگستری تهیه می‌شود و به تصویب رییس قوه قضائیه می‌رسد.
 
ماده۱۸- در حوزه‌های قضائی که مراکز مشاوره خانواده ایجاد شده است، دادگاه خانواده می‌تواند در صورت لزوم با مشخص کردن موضوع اختلاف و تعیین مهلت، نظر این مراکز را در مورد امور و دعاوی خانوادگی خواستار شود.
 
ماده۱۹- مراکز مشاوره خانواده ضمن ارائه خدمات مشاوره‌ای به زوجین، خواسته‌های دادگاه را در مهلت مقرر اجراء و در موارد مربوط سعی در ایجاد سازش می‌کنند. مراکز مذکور در صورت حصول سازش به تنظیم سازش نامه مبادرت و در غیر این صورت نظر کارشناسی خود در مورد علل و دلایل عدم سازش را به طور مکتوب و مستدل به دادگاه اعلام می‌کنند.
 
تبصره - دادگاه با ملاحظه نظریه کارشناسی مراکز مشاوره خانواده به تشخیص خود مبادرت به صدور رأی می‌کند.
 
فصل سوم- ازدواج
 
ماده۲۰ - ثبت نکاح دائم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است.  ماده۲۱ - نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است مورد حمایت قرار میدهد. نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است و ثبت آن در موارد زیر الزامی است:
 
۱- باردارشدن زوجه -۲- توافق طرفین -۳- شرط ضمن عقد
 
تبصره- ثبت وقایع موضوع این ماده و ماده (۲۰) این قانون در دفاتر اسناد رسمی ازدواج یا ازدواج و طلاق مطابق آیین نامه‌ای است که ظرف یک سال با پیشنهاد وزیر دادگستری به تصویب رئیس قوه قضائیه می‌رسد و تا تصویب آیین نامه مذکور، نظام نامه‌های موضوع ماده (۱) اصلاحی قانون راجع به ازدواج مصوب ۲۹/ ۲/ ۱۳۱۶ کماکان به قوت خود باقی است.
 
ماده۲۲- هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا 110 سکّه تمام بهارآزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات ماده(۲) قانون اجرای محکومیت‌های مالی است. چنانچه مهریه، بیشتر از این میزان باشد در خصوص مازاد، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. رعایت مقررات مربوط به محاسبه مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.
 
ماده۲۳- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلف است ظرف یک ماه از تاریخ لازم الاجراءشدن این قانون بیماری‌هایی را که باید طرفین پیش از ازدواج علیه آنها واکسینه شوند و نیز بیماری‌های واگیردار و خطرناک برای زوجین و فرزندان ناشی از ازدواج را معین و اعلام کند. دفاتر رسمی ازدواج باید پیش از ثبت نکاح گواهی صادرشده از سوی پزشکان و مراکز مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دال بر عدم اعتیاد به مواد مخدر و عدم ابتلاء به بیماری‌های موضوع این ماده و یا واکسینه شدن طرفین نسبت به بیماری‌های مذکور را از آنان مطالبه و بایگانی کنند.
 
تبصره- چنانچه گواهی صادرشده بر وجود اعتیاد و یا بیماری دلالت کند، ثبت نکاح در صورت اطلاع طرفین بلامانع است. در مورد بیماری‌های مسری و خطرناک که نام آنها به وسیله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین و اعلام می شود، طرفین جهت مراقبت و نظارت به مراکز تعیین شده معرفی می‌شوند. در مواردی که بیماری خطرناک زوجین به تشخیص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منجر به خسارت به جنین باشد، مراقبت و نظارت باید شامل منع تولید نسل نیز باشد.
 
 

 
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 11:53 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

فصل‌ دوّم‌ ـ كيفر و ضوابط‌ اختصاصي‌ تعقيب‌ 
گرچه‌ درحقوق فرانسه‌، از جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء يا سفيد مهر، جرم‌زدايي‌ و كيفر زدايي‌ گرديده‌ و جنبه‌ حقوقي‌ دارد واحتمالاً آمار وقوع‌جرم‌ مزبور رو به‌ كاهش‌ بوده‌ است‌، امّا در حقوق ايران‌، جرم‌ مزبور وصف‌جزايي‌ خود را حفظ‌ نموده‌ است‌

بخش‌ اول‌ ـ كيفر جرم‌ سوءاستفاده‌ از سفيد امضاء يا سفيد مهر
در اجراي‌ ماده‌ ۶۷۳ قانون‌مجازات‌ اسلامي‌ مرتكب‌ جرم‌ مزبور مستوجب‌ حبس‌ از يك‌ تا سه‌ سال‌ حبس‌مي‌باشد. با توجه‌ به‌موقعيت‌ مرتكب‌ و ميزان‌ همكاري‌ وي‌ در كشف‌ جرم‌ وجلب‌ رضايت‌ شاكي‌، ممكن‌ است‌ بر حسب‌ مورد كيفر جرم‌ تغيير، و ممكن‌است‌مشمول‌ كيفيات‌ مخففه‌ يا برعكس‌، كيفيات‌ مشدده‌ باشد. به‌ علاوه‌ اعمال‌مجازاتهاي‌ تتميمي‌ و تكميلي‌ نيز امكان‌پذير است‌

بخش‌ دوّم‌ ـقواعد خاص‌ تعقيب‌ 


*مبحث‌ اول‌ ـ شروع‌ به‌ جرم‌ 
شروع‌ به‌ جرم‌سوءاستفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء،به‌ علت‌ عدم‌ تصريح‌ قانونگذارجرم‌ نيست‌. بدين‌ لحاظ‌، بر فرض‌ كه‌ كسي‌قصد ارتكاب‌ جرم‌ مزبور رابنمايد و شروع‌ به‌ اجراي‌ آن‌ نمايد، لكن‌ جرم‌ مزبور (به‌ هر علت‌) واقع‌نشود؛ چنانچه‌ اقدامات‌ انجام‌گرفته‌ جرم‌ باشد، در اجراي‌ قسمت‌ اخيرماده‌ ۴۱ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌ محكوم‌ به‌ مجازات‌ همان‌ جرم‌ مي‌شود. درعين‌ حال‌، برابرتبصره‌ (۱) ماده‌ قانون‌ مزبور، مجرّد قصد ارتكاب‌ جرم‌ وعمليات‌ و اقداماتي‌ كه‌ فقط‌ مقدمه‌ جرم‌ مزبور بوده‌ و ارتباط‌ مستقيم‌با وقوع‌جرم‌ نداشته‌ باشد، شروع‌ به‌ جرم‌ مزبور نبوده‌ و از اين‌ حيث‌قابل‌ مجازات‌ نيست‌
*مبحث‌ دوم‌ ـ معاونت‌ در جرم‌ سوء استفاده‌ ازسفيد امضاء 
معاونت‌ در جرم‌، در قالب‌ مقررات‌ عمومي‌ با تحقق‌ يكي‌ ازمصاديق‌ معاونت‌ در جرم‌ مذكور در ماده‌ ۴۳ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌مستوجب‌كيفر است‌. بنابراين‌ هر رفتاري‌ كه‌ با قصد استعمال‌ متقلبانة‌ وخدشه‌دار ساختن‌ اعتبار سفيد امضاء انجام‌ شود و مستوجب‌كيفر است‌، خواه‌از طريق‌ مباشرت‌ و خواه‌ با معاونت‌ در جرم‌ مزبور باشد
*مبحث‌ سوم‌ ـمرور زمان‌ 
سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء، جرم‌ مستمر است‌. بنابراين‌ مبدأ مرور زمان‌ (بجاي‌ لحظه‌ وقوع‌ جرم‌ در جرايم‌ آني‌) همانندجرايم‌ مستمر يا متمادي‌ ديگر، لحظه‌ قطع‌ ارتكاب‌ جرم‌ است‌ كه‌ دراجراي‌ بند(ب‌) ماده‌ ۱۷۳ قانون‌ آئين‌ دادرسي‌ كيفري‌ چنانچه‌تقاضاي‌تعقيب‌ نشده‌ باشد و يا از تاريخ‌ اولين‌ اقدام‌ تعقيبي‌ تا انقضاي‌ مدت‌پنج‌ سال‌ منتهي‌ به‌ صدور حكم‌ نشده‌ باشد، تعقيب‌موقوف‌ خواهد شد
حال‌،چنانچه‌ حكم‌ صادر شده‌ باشد ولي‌ اجرا نشده‌ باشد، پس‌ از انقضاي‌ مدت‌پنج‌ سال‌ از تاريخ‌ قطعيت‌ حكم‌ اجراي‌ آن‌ موقوف‌مي‌گردد ولي‌ در هر حال‌آثار تبعي‌ حكم‌ به‌ قوت‌ خود باقي‌ خواهد بود
عنصر روانی جرم سوءاستفاده از سفید مهر متشکل از دو جزء می باشد 
الف) سوءنیت :
عامبه معنای 
عمد در ارتکاب عمل فیزیکی، یعنی عمد در نوشتن مطالب تعهدآوربر روی سفید امضا ء و سفید مهر

ب) سوء نیت خاص:

یعنی قصدنیل به نتیجه یعنی ایراد خسارت به صاحب امضاء یا مهر و با فقدان هریک ازاین دوجزء عنصر روانی جرم متزلزل می گشت .بنابراین هرگاه گیرنده سفید مهراین کار را عمدا ولی تنها به قصد کمک به صاحب امضا یا مهر انجام می داد مثلاینکه چک سپرده شده به وی را به نامه ادارۀ برق نوشته وآن را به ادارۀمذکور ارسال می داشت تا از قطع برق منزل یا تجارت خانۀ صاحب امضاء جلوگیریکند یا این کار را تنها به قصد نشان دادن اعتبار خود به همکاران و دوستانانجام می داد عنصر روانی این جرم تحقق نمی پذیرفت. باتصویب قانون تعزیراتجدید سال 1375 ماده 673 تحت عنوان خیانت در امانت جانشین ماده 118 سابق شد ومتن ماده 673 به قرار زیر است. «هرکس از سفید مهر یا سفید امضایی که به ویسپرده شده است یا به هرطریق به دست آورده سوء استفاده نماید به یک تا سهسال حبس محکوم خواهد شد.» این ماده علاوه بر تغییر میزان مجازات این جرم ،تفکیک بین حالتی که سفید مهر یا سفیدامضاء به فرد سپرده شده و حالتی که خودوی به آن دست یافته است را از میان برداشته و باهر دو برخوردمشابهی کردهاست مادۀ 673 به علاوه هرگونه سوء اسفتاده از سفید امضاء یا سفیدمهر رامشمول ماده قرار داده است و بنابراین آنچه که فوقا درمورد ماده 118 سابق ولزوم ورود خسارت مادی بر اساس آن گفتیم درمورد ماده 673 صدق نمی کند.
بدینترتیب کسب اعتبار و شهرت کاذب با نوشتن مطالبی برروی سفید امضاء یا ایجادمشکلات سیاسی و عاطفی و خانوادگی برای صاحب امضاء باانجام این کار می تواندموجب تحقق جرم موضوع ماده 673 گردد.
سوء استفاده از سند ممکن استبرعلیه صاحب سند یا شخص ناشی باشد چون بطور مطلق بکار رفته است ضرر غیرمادیرا هم دربرمی گیرد نظیر آنکه کاندیدایی به کسی سفید امضاء داده تا عملی راازطرف او انجام بدهد. اما آن شخص انصراف کاندیدا را به مرجع قانونی بدهد

-
خیانت مستخدمین دولت در اموال و اسناد دولتی 
یکی از فروض جرمخیانت در امانت جرم اختلاس میباشد که درلغت به معنی ربودن، جداکردن، وبرداشتن چیزی از روی چیز دیگر است. اختلاف اختلاس با خیانت در امانت آنستکه مرتکب آن مامور دولت بوده و نسبت به اموال متعلق به دولت یا اموالی کهاز طرف اشخاص نزد دولت به امانت گذاشته شده و به حسب شغل یا ماموریت مامورنزد وی می باشد. مرتکب خیانت می شود. عنصر قانونی این جرم که دارای ماهیتعمومی و غیرقابل گذشت است ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء واختلاس و کلاهبرداری مصوب سال 1367 است .که جایگزین ماده 75 قانون تعزیراتسال 1362 شده است. هریک از کارمندان و کارکنان ادارات و سازمانها و یاشوراها... وجوه یا مطالبات یا حواله های سهام واسناد و اوراق بهادار و یاسایر اموال متعلق به هریک از سازمانها و مؤسسات فوق الذکر و یا اشخاصی راکه برحسب وظیفه به آنها سپرده شده است به نفع خود یا دیگری برداشت و تصاحبنماید مختلس محسوب خواهد شد..

 

 

 

 
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 11:48 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

فصل‌اوّل‌: شرايط‌ و اركان‌ جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء يا سفيد مهر. همانندجرم‌ خيانت‌ در امانت‌، سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء داراي‌ دوگروه‌ از اركان‌ جرم‌ است‌
اولاً ـ شرايط‌ مقدّم‌ بر وقوع‌ جرم‌ 
ثانياًـ عناصر تشكيل‌ دهنده‌ي‌ جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء. 

بخش‌اول‌ ـ شرايط‌ مقدم‌ و لازم‌ براي‌ تحقق‌ جرم‌ 


تحقق‌ جرم‌ سوءاستفاده‌ از سفيد امضاء يا سفيد مهر، مستلزم‌ وجود شرايط‌ قبلي‌ براي‌تحقق‌ جرم‌ مزبور است‌
*مبحث‌ اول‌ ـ ورقه‌ واجد مهر يا امضاء 
جرم‌مزبور، وقتي‌ قابل‌ طرح‌ است‌ كه‌ اقدام‌ قبلي‌ با گذاردن‌ امضاء يا مهريا هر دو كار، بر روي‌ ورقه‌ انجام‌ شده‌ باشد. در عين‌ حال‌
اولاً ـبرگ‌ كاغذ مي‌تواند كاملاً سفيد بوده‌ و فقط‌ داراي‌ مهر يا امضاء باشد. بدين‌ لحاظ‌ كه‌ متعاقباً مطالب‌ مورد توافق‌ قبلي‌ بر روي‌ آن‌نوشته‌شود
ثانياً ـ ممكن‌ است‌ ورقه‌ سفيد امضاء، نوشته‌ يا سندي‌ باشد كه‌مقداري‌ از مطالب‌ آن‌ به‌ صورت‌ فرم‌ چاپي‌ يا دست‌ نويس‌ قبلاًنوشته‌شده‌ باشد، ولي‌ نوشتن‌ قسمت‌هاي‌ خالي‌ و سفيد آن‌ با قصد تكميل‌بعدي‌ آن‌ توسط‌ شخص‌ ديگري‌ انجام‌ شود. مانند برات‌ كه‌مستلزم‌ قبول‌محال‌ عليه‌ و در اجراي‌ مادّه‌ ۲۲۹ قانون‌ تجارت‌، ممكن‌ است‌ منوط‌ به‌درج‌ عبارت‌ و مطالبي‌ باشد كه‌ از قبل‌ مورد توافق‌واقع‌ شده‌ باشد، ولي‌برخلاف‌ آن‌ توافق‌ و به‌ نحو متقلبانه‌ و براي‌ فرار از مسئوليت‌ نوشته‌شود
در عين‌ حال‌، چنانچه‌ نوشته‌ يا سند در نمونه‌ و فرم‌ قطعي‌ آن‌امضاء شده‌ باشد و متعاقباً مطلبي‌ به‌ متن‌ در محل‌ّ خالي‌ آن‌ (بافقدان‌قصد قبلي‌ براي‌ درج‌ مطلب‌ تكميلي‌) اضافه‌ شود، چنين‌ اقدامي‌ جعل‌تلقي‌ خواهد شد
*مبحث‌ دوم‌ ـ تحويل‌ سفيد امضاء(يا سفيدمهر) 
ورقه‌سفيد امضاء، بايستي‌؛ اولاً به‌ كسي‌ كه‌ از آن‌ سوء استفاده‌ نموده‌سپرده‌ شده‌ باشد و ثانياً اين‌ سپردن‌ براي‌ استعمال‌ و كاربردمعين‌ درتكميل‌ متن‌ آن‌ باشد
گفتار اول‌ ـ تحويل‌ ارادي‌ ورقه‌ سفيد امضاء 
سفيدامضاء بايستي‌ قبلاً به‌ ديگري‌ سپرده‌ شده‌ باشد، و نيز به‌ وسيله‌ امضاءكننده‌ عالماً، عامداً به‌ كسي‌ كه‌ بعداً از آن‌ سوء استفاده‌نموده‌تحويل‌ شده‌ باشد. چنانچه‌ سفيد امضاء سپرده‌ نشده‌ باشد و بطور مثال‌،ربوده‌ شده‌ (مسروق) باشد، يا به‌ دنبال‌ حوادثي‌ قهري‌(يا مقتضياتي‌اتفاقي‌) در اختيار و تصرف‌ دارنده‌ آن‌ قرار گرفته‌ باشد، مرتكب‌ تحت‌عنوان‌ جعل‌ قابل‌ تعقيب‌ خواهد بود. با وجوداين‌، ماده‌ ۶۷۳ قانون‌مجازات‌ اسلامي‌ علاوه‌ بر سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء سپرده‌شده‌ مي‌گويد: «هركس‌ از سفيد مهر ياسفيد امضايي‌ كه‌..... به‌ هر طريق‌به‌ دست‌ آورده‌ سوء استفاده‌ نمايد به‌ يك‌ تا سه‌ سال‌ حبس‌ محكوم‌ خواهدشد»
لازم‌ به‌ يادآوري‌ است‌ كه‌ عنوان‌ فصل‌ بيست‌ و چهارم‌ قانون‌مزبور «خيانت‌ در امانت‌» است‌ و اولين‌ مادة‌ تحت‌ عنوان‌ فوق، به‌سوءاستفاده‌ از سفيد امضاء يا سفيد مهر اختصاص‌ يافته‌ است‌. بنابراين‌،تصورّ تحقق‌ جرم‌ مزبور بدون‌ سپرده‌ شدن‌ يا توديع‌ قبلي‌ ورقه‌سفيد امضاءيا سفيد مهر با اشكال‌ مواجه‌ است‌. به‌ علاوه‌، اگر جعل‌ و خيانت‌ درامانت‌ با يكديگر قابل‌ جمع‌ هستند، سرقت‌ وخيانت‌ در امانت‌ با يكديگرقابل‌ جمع‌ نيستند. احكام‌ تعدّد مادي‌ جرم‌؛ يعني‌ جمع‌ مجازاتهاي‌ سرقت‌ وجعل‌ قابل‌ اجرا مي‌باشند.زيرا ذكر «به‌ دست‌ آوردن‌ به‌ هر طريق‌» درماده‌ ۶۷۳ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌ شامل‌ طرق نامشروع‌ تحصيل‌ ورقه‌، براي‌تحقق‌ جرم‌سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء از جمله‌ سرقت‌نمي‌گردد
بنابراين‌ چك‌ سفيد امضاء مسروق كه‌ مورد سوء استفاده‌امضايي‌(مشابه‌) قرار گيرد مشمول‌ جرائم‌ سرقت‌ و جعل‌ است‌ و نه‌جرائم‌سرقت‌ و سوء استفاده‌ از سفيد امضا؛ بدين‌ جهت‌ كه‌ لازمه‌ جرم‌ سوءاستفاده‌ از سفيد امضا، مسبوق بودن‌ موضوع‌ به‌ قبول‌ يد اماني‌تحصيل‌كننده‌، به‌ حكم‌ قانون‌ و يا عقود و قراردادهاي‌ اماني‌ است‌، حتي‌ درمواردي‌ كه‌ مرتكب‌ سفيد مهر يا سفيد امضاء را به‌ جبر وقهر و يا به‌اكراه‌ و تهديد از مجني‌ عليه‌ گرفته‌ باشد، نفس‌ چنين‌ عملي‌ جرم‌ ومنطبق‌ است‌ با ماده‌ ۶۶۸ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌ كه‌مي‌گويد: «هر كس‌ باجبر و قهر يا با اكراه‌ وتهديد، ديگري‌ را ملزم‌ به‌ دادن‌ نوشته‌ يا سنديا امضاء و يا مهر نمايد و يا سند و نوشته‌اي‌ كه‌متعلق‌ به‌ او يا سپرده‌به‌ او مي‌باشد را از وي‌ بگيرد به‌ حبس‌ از سه‌ ماه‌ تا دو سال‌ و تا (۷۴)ضربه‌ شلاق محكوم‌ خواهد شد». و سوءاستفاده‌ از آن‌ مشمول‌ جرم‌ جعل‌ است‌و نه‌ جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء برحسب‌ مورد
از اين‌ رو كسي‌كه‌ از ورقه‌ سفيد واجد امضاء يا مهر مثلاً يك‌ مقام‌ علمي‌، سياسي‌ ياهنري‌ كه‌ به‌ عنوان‌ خاطره‌ و يادگاري‌ به‌ عمل‌آمده‌، سوء استفاده‌ نمايدو مطلبي‌ به‌ زيان‌ وي‌ بالاي‌ آن‌ امضاء، بنويسيد مرتكب‌ جعل‌ شده‌ است‌ ونه‌ خيانت‌ در امانت‌ از طريق‌ سوءاستفاده‌ از سند مهر يا سفيدامضاء.(گلدوزيان‌ دكتر ايرج‌، حقوق جزاي‌ اختصاصي‌، انتشارات‌ دانشگاه‌تهران‌، چاپ‌ دوازدهم‌ ص‌ ۴۲۲.) 
چنانچه‌ كسي‌ با توسل‌ به‌ وسايل‌متقلبانه‌، موفق‌ به‌ اخذ ورقه‌ سفيد امضاء از امضاء كننده‌ گرديده‌ باشد،به‌ نحوي‌ كه‌ اگر آن‌ وسايل‌متقلبانه‌ به‌ كار برده‌ نمي‌شد، تحصيل‌ ورقه‌سفيد امضاء ممكن‌ نمي‌شد. يا وقتي‌ كه‌ ورقه‌ سفيد امضاءتوسط‌ شخص‌ ديگري‌غير ازامضاء كنندة‌ ورقه‌ به‌ خودي‌ سپرده‌ شده‌ باشد چنين‌ رفتاري‌ جعل‌تلقي‌ مي‌شود و نه‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء
گفتار دوم‌ ـ تحويل‌سفيد امضاء با استعمال‌ يا كاربرد معيّن‌ 
چنانچه‌ زوجه‌اي‌ از سوي‌شوهر خود، دسته‌ چكي‌ سفيد امضاء، دريافت‌ نموده‌ باشد تا هزينه‌ نيازهاي‌ضروري‌ و معاشي‌ خانواده‌ راپرداخت‌ نمايد، ولي‌ عملاً تعدادي‌ از چكهاي‌مزبور را براي‌ خريد پالتوي‌ پوست‌ با قيمت‌ گزاف‌ و بدون‌ ارتباط‌ بامعاش‌ خانواده‌هزينه‌ كند. در چنين‌ حالتي‌، كه‌ تحويل‌ چكهاي‌ سفيد امضاء،بدون‌ پيش‌بيني‌ كاربرد حقوقي‌ معيّن‌ بوده‌ است‌، سوء استفاده‌اي‌ كه‌به‌عمل‌ آمده‌ باشد جعل‌ تلقي‌ مي‌گردد. مثل‌ منشي‌ دفترخانه‌اي‌ كه‌ باگرفتن‌ امضاي‌ قبلي‌، اقرار به‌ ديني‌ را بجاي‌ تحرير عرفي‌ مطلب‌موردتوافق‌ قيد نمايد
گفتار سوم‌ ـ كيفيت‌ احراز تحويل‌ سفيد امضاء به‌ديگري‌ 
اثبات‌ تحويل‌ ورقه‌ سفيد امضاء به‌ عنوان‌ موضوع‌ «وكالت‌» تابع‌ قواعد دليل‌ در حقوق مدني‌ است‌
در حقوق ايران‌، هر نوع‌ تعهدي‌را به‌ هر مقداري‌ مي‌توان‌ با شهادت‌ شهود، اقرار، اسناد و امارات‌،ثابت‌ كرد و محدوديتي‌ وجودندارد؛ زيرا وقتي‌ شهادت‌ در قتل‌ مستوجب‌ قصاص‌معتبر است‌، در امور مدني‌ نمي‌توان‌ اعتبار آن‌ را محدود به‌ تعهدات‌معيني‌ نمود.در امور تجاري‌، شهادت‌ به‌ عنوان‌ دليل‌ هميشه‌ قابل‌ قبول‌است‌؛ اعم‌ از اينكه‌ اعتبار سفته‌ يا برات‌ مطرح‌ باشد يا صورتحساب‌وفاكتور كالاي‌ مورد معامله‌

بخش‌ دوّم‌ ـ اركان‌ تشكيل‌ دهنده‌جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء 
نحوة‌ سوء استفاده‌، ضرر و زيان‌ وقصد مجرمانه‌، عناصر تشكيل‌ دهنده‌ جرم‌ مزبور را (با توجه‌ به‌ احراز شرط‌مقدم‌ قانوني‌ بودن‌ رفتارمجرمانه‌) تشكيل‌ مي‌دهند
*مبحث‌ اول‌ ـرفتار مجرمانه‌(عنصر مادي‌ جرم‌)
سوء استفاده‌ از سفيد امضاء عبارت‌است‌ از نوشتن‌ مطالبي‌ در بالاي‌ امضاء، به‌ نحوي‌ كه‌ با آنچه‌ طرفين‌توافق‌ داشته‌اند هماهنگي‌نداشته‌ و مشتمل‌ بر تعهد يا ايفاي‌ تعهد يا هررفتاري‌ ديگري‌ باشد كه‌ بتواند شخص‌ يا دارايي‌ امضاء كننده‌ را به‌ خطراندازد
گفتار اول‌ ـ مصاديق‌ رفتار مجرمانه‌ 
كسي‌ كه‌ مطالبي‌ رابرخلاف‌ توافق‌ قبلي‌ در بالاي‌ امضاء ورقه‌اي‌ مي‌نويسد، مرتكب‌ جرم‌ سوءاستفاده‌ از سفيد امضاء مي‌گردد. بدين‌ترتيب‌
اولاً ـ اقدام‌ مغاير باتوافق‌ يا پيش‌بيني‌ قبلي‌
چنانچه‌ احراز وجود يك‌ دين‌، در ورقه‌سفيد امضاء به‌ عمل‌ آيد، در شرايطي‌ كه‌ ورقه‌ مزبور به‌ منظور ديگري‌توديع‌ شده‌ باشد، جرم‌واقع‌ شده‌ است‌. بطور مثال‌، ورقه‌ سفيد امضاءبراي‌ تنظيم‌ متن‌ وكالت‌نامه‌، امضاء شده‌ باشد ولي‌ در بالاي‌ امضاء،اقرار به‌ دين‌صاحب‌ امضاء نوشته‌ شود
ثانياً ـ تغيير مبلغ‌ موردتوافق‌ در سفيد امضاء
ممكن‌ است‌ متن‌ سفيد امضاء هماهنگ‌ با توافق‌قبلي‌ نوشته‌ شود، لكن‌ مبلغ‌ مذكور در سند متفاوت‌ با مبلغ‌ توافق‌ شده‌قبلي‌ درج‌شود. بطور مثال‌، خريداري‌ كه‌ فاكتور كالا يا قولنامه‌اي‌ راقبل‌ از تكميل‌ متن‌ امضاء و تحويل‌ داده‌، ولي‌ فروشنده‌ مبلغ‌ را مغايربا آنچه‌كه‌ قبلاً توافق‌ شده‌ بنويسد؛ جرم‌ واقع‌ شده‌ است‌
درصورتي‌ كه‌ متن‌ سند تنظيمي‌ در بالاي‌ امضاء، هماهنگ‌ با موارد پيش‌بيني‌شده‌ نباشد، جرم‌ محقق‌ شده‌ است‌ گر چه‌ رقم‌ موردتعهد تغيير نيافته‌باشد
سوء استفاده‌ از سفيد امضا در واقع‌ داراي‌ دو جزء متفاوت‌ است‌،ممكن‌ است‌ كسي‌ به‌ درخواست‌ ديگري‌ بالاي‌ امضاء، مطلبي‌ به‌زيان‌ صاحب‌امضاء بنويسد و شخص‌ ديگري‌ آن‌ سفيد امضاء را عالماً، عامداً موردبهره‌برداري‌ قرار دهد، در اين‌ صورت‌ هر دو نفرمشمول‌ جرم‌ سوء استفاده‌از سفيد امضاء هستند؛ اوّلي‌ بخاطر نوشتن‌ متقلبانه‌ مطالبي‌ زيان‌ آور دربالاي‌ امضاء و ديگري‌، با بكاربردن‌ آن‌ ورقه‌ سفيد امضاء به‌ زيان‌ديگري‌ مشمول‌ جرم‌ مزبور مي‌گردد
حال‌، اگر چنين‌ اقداماتي‌ توسط‌يك‌ نفر انجام‌ بگيرد، مي‌توان‌ استدلال‌ كرد كه‌ همانند سرقت‌ كه‌ ربودن‌ ونگهداري‌ مال‌ مسروق توسّط‌ سارق يك‌ جرم‌ تلقي‌ مي‌شود، نويسندة‌ مطالب‌بالاي‌ امضاء و سوء استفاده‌ كننده‌ از آن‌ نيز مرتكب‌ يك‌ جرم‌ شده‌ است‌،به‌طوري‌ كه‌ عمليات‌ مقدماتي‌، لازمه‌ تحقق‌ جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيدامضاء يا سفيد مهر تلقي‌ مي‌شود
گفتار دوّم‌ ـ سوء استفاده‌ از سفيدامضاء توسط‌ شخص‌ ثالث‌ 
اغلب‌ سوء، استفاده‌ از سفيد امضاء به‌ وسيله‌شخصي‌ ارتكاب‌ مي‌شود كه‌ سفيد امضاء به‌ او سپرده‌ شده‌ باشد. ولي‌ گاهي‌ممكن‌است‌ جرم‌ ديگري‌، توسط‌ شخص‌ ثالث‌ هم‌ ارتكاب‌ شود. چنانچه‌ شخص‌ثالث‌ بدون‌ علم‌ و آگاهي‌ كسي‌ كه‌ سفيد امضاء به‌ او سپرده‌شده‌ است‌، ازسفيد امضاء سوء استفاده‌ نموده‌ باشد، عنوان‌ رفتار مجرمانه‌ وي‌ جعل‌است‌ و نه‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء
حال‌ چنانچه‌ شخصي‌ مطالب‌همراه‌ با سوء استفاده‌ را به‌ دستور ديگري‌ يا برحسب‌ انشاء كسي‌ كه‌ سفيدامضاء به‌ او سپرده‌ شده‌نوشته‌ باشد، امين‌ مباشر جرم‌ سوء استفاده‌ ازسفيد امضاء تلقي‌ مي‌شود و شخص‌ ثالث‌ (غير امين‌) معاون‌ جرم‌ مزبور خواهدبود
گفتار سوم‌ ـ ماهيت‌ مطالب‌ مذكور در سفيد امضاء 
كيفيت‌مطلب‌ مذكور در سفيد امضاء چندان‌ مهم‌ نيست‌، بطوري‌ كه‌ در هر موردي‌ كه‌رفتار متقلبانه‌ از طريق‌ نوشتن‌ در بالاي‌ امضاءمحقق‌ شود، جرم‌ واقع‌شده‌ است‌. رفتار متقلبانه‌ ممكن‌ است‌ يك‌ بطلان‌ شكلي‌ باشد يا يك‌بطلان‌ ماهوي‌
بطلان‌ شكلي‌، مثل‌ تعهد يك‌ جانبه‌اي‌ كه‌ فاقد ذكرجمله‌ «تأييد شد» يا «خوانده‌ شد و تأييد مي‌شود» و يا «ثبت‌ با سند برابراست‌» درتأييد مطلب‌ اضافه‌ شده‌ در سفيد امضاء باش‌. ولي‌ بطلان‌ ماهوي‌،مثل‌ موردي‌ است‌ كه‌ مطلب‌ اضافه‌ شده‌ همراه‌ با نامشروع‌ بودن‌عمل‌باشد. مثل‌ موردي‌ كه‌ بالاي‌ امضاي‌ مربوط‌ به‌ سازش‌ نامه‌، تعهدي‌ مغايربا توافق‌ صلح‌ و سازش‌ نوشته‌ شود. در تمامي‌ مواردمزبور، جرم‌ سوءاستفاده‌ از سفيد امضاء محقق‌ شده‌ است‌


*مبحث‌ دوم‌ ـ ضرر و زيان‌ درجرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء 
ثبت‌ مطالب‌ مذكور در سفيد امضاء،بايد به‌ كيفيتي‌ باشد كه‌ شخص‌ يا دارائي‌ امضاء كننده‌ را به‌ خطراندازد
ضرر و زيان‌ ممكن‌ است‌ مادي‌ يا معنوي‌ باشد، فعليت‌ داشته‌يا محتمل‌ در آينده‌ باشد. زيان‌ محتمل‌، مثل‌ موردي‌ كه‌ طي‌ آن‌، درشركت‌نامه‌ مربوط‌ به‌ يك‌ شركت‌ تضامني‌ كه‌ فقط‌ واجد امضاء باشد، مرتكب‌جرم‌ مبادرت‌ به‌ تغيير نام‌ شريك‌ مورد توافق‌ به‌ شخص‌ديگري‌ نمايد. به‌هر حال‌ در شركت‌ تضامني‌، هر شريك‌، دارائي‌ خود را با توجه‌ به‌ تعهدات‌شريك‌ معيّن‌ ديگري‌ در معرض‌ خطرقرار مي‌دهد. بنابراين‌، تغيير نام‌ شريك‌در بالاي‌ سفيد امضاء موجب‌ تحقق‌ جرم‌ به‌ جهت‌ زيان‌ احتمالي‌ در آينده‌مي‌گردد
*مبحث‌ سوم‌ ـ عنصر معنوي‌ جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضاء 
وجودقصد مجرمانه‌، براي‌ تحقق‌ جرم‌ مزبور از ضروريات‌ است‌: عنصر معنوي‌جرم‌، مبتني‌ بر آگاهي‌ مرتكب‌ جرم‌ بر اين‌ امر است‌ كه‌مفاد مطالبي‌ كه‌بر روي‌ سفيد امضاء نوشته‌ شده‌، غير از موارد توافق‌ شده‌ قبلي‌ بوده‌باشد، به‌ نحوي‌ كه‌ شخص‌ يا دارائي‌ امضاء كننده‌را در معرض‌ خطر قراردهد

 
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 11:44 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

مقدمه‌

 ۱ ـ تفسير لفظي‌ از عبارت‌ مذكور در ماده‌ ۶۷۳ قانون‌ مجازات‌اسلامي‌ بدين‌ شرح‌ كه‌ «هر كس‌ از سفيد مهر يا سفيد امضايي‌ كه‌ به‌اوسپرده‌ شده‌ است‌ يا به‌ هر طريق‌ بدست‌ آورده‌ سوء استفاده‌ نمايد به‌يك‌ تا سه‌ سال‌ حبس‌ محكوم‌ خواهد شد» از موضوعات‌ مورداختلاف‌ از ديدگاه‌علوم‌ جزايي‌ مي‌باشد؛ زيرا همانطور كه‌ شرط‌ تحقق‌ قتل‌ (اعم‌ از عمدي‌،شبه‌ عمدي‌، خطاي‌ محض‌ و غير عمدي‌و غيره‌) سلب‌ حيات‌ از يك‌ انسان‌زنده‌ است‌،(گلدوزيان‌، دكتر ايرج‌ «حقوق جزاي‌ اختصاصي‌، جرائم‌ عليه‌اموال‌ و مالكيت‌، امنيت‌ و آسايش‌ عمومي‌» انتشارات‌دانشگاه‌ تهران‌ ۲۴۹۹چاپ‌ دوازدهم‌ با بازنگري‌ و افزوده‌ها مهر ۱۳۸۵ ص‌ ۳۳.) شرط‌ تحقق‌ جرم‌سوء استفاده‌ از سفيد امضاء يا سفيد مهر نيز، وجودرابطه‌ امانت‌ قراردادي‌يا امانت‌ قانوني‌ بين‌ مودع‌ و مستودع‌ يا متصرف‌ قانوني‌ مال‌ است‌. بطوري‌ كه‌ بدون‌ تحقق‌ رابطه‌ اماني‌، اعم‌ ازقانوني‌ يا قراردادي‌ درروابط‌ طرفين‌، موضوع‌ از شمول‌ عنوان‌ «خيانت‌ در امانت‌» مذكور در فصل‌بيست‌ و چهارم‌ قانون‌ اساسي‌ خارج‌است‌
۲ـ فعل‌ بر سفيد امضاء ياسفيد مهر عبارت‌ است‌ از امضاء، نمودن‌ ورقه‌اي‌ از قبل‌، بمنظور تأييدنوشته‌اي‌ كه‌ بايد متعاقباً در بالاي‌ آن‌درج‌ شود
۳ـ سوء استفاده‌از سفيد مهر يا سفيد امضاء، عبارت‌ است‌ از نوشتن‌ متقلبانه‌ (يا برخلاف‌توافق‌) در بالاي‌ امضاء يا مهر (و يا مهر وامضاء در يك‌ نوشته‌ يا سندي‌مغاير با آنچه‌ كه‌ قبلاً مورد توافق‌ واقع‌ شده‌ باشد.) 
۴ـ در حقوقفرانسه‌، با تصويب‌ قانون‌ جزاي‌ ۱۹۹۲ جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد مهر ياسفيد امضاء جرم‌ مستقلي‌ نيست‌؛ مگر اينكه‌موضوع‌ به‌ نحوي‌ ديگر، در قالب‌خيانت‌ در امانت‌ كيفري‌ آنهم‌ با احراز شرايطي‌، جرم‌ مزبور قابل‌ تحقق‌باشد. در همين‌ جهت‌، رويه‌قضايي‌ (فرانسه‌) مي‌گويد: «چنانچه‌ اتهام‌مجرميت‌ به‌ عنوان‌ سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء عليه‌ متهم‌،مبتني‌ بر اين‌ باشد كه‌متهم‌ با مقاصد شخصي‌، مبالغ‌ مهمي‌ را از حساب‌بانكي‌ قرباني‌ جرم‌ از طريق‌ صدور چكهاي‌ سفيد امضايي‌ كه‌ صاحب‌ حساب‌براي‌تسويه‌ حسابهاي‌ جاري‌ معمولي‌ به‌ او داده‌، برداشت‌ نموده‌باشد،فاقد مبناي‌ قانوني‌ تعقيب‌ كيفري‌ براساس‌ قانون‌ جزاي‌ جديدفرانسه‌است‌ كه‌ از اول‌ مارس‌ ۱۹۹۴ به‌ مورد اجرا گذارده‌ شده‌ است‌ ووصف‌ جزايي‌ را از چنين‌ رفتاري‌ سلب‌ نموده‌ است‌. و براساس‌ نظرقضات‌تجديد نظر، چنين‌ اقدامي‌ نه‌ در قالب‌ شرايط‌ پيش‌بيني‌ شده‌ در جرم‌خيانت‌ در امانت‌ موضوع‌ ماده‌ ۴۰۸ قانون‌ جزاي‌ حاكم‌ در زمان‌وقوع‌ جرم‌و نه‌ بر وقايع‌ مستوجب‌ كيفر مذكور در ماده‌ ۱-۳۱۴ قانون‌ جزاي‌ جديدفرانسه‌ است‌.

به‌ نظر مي‌رسد، سپردن‌ چكهاي‌ سفيد امضاء و سوءاستفاده‌ از آن‌ مي‌توانست‌ مشمول‌ جرم‌ استعمال‌ نارواي‌ چكهاي‌ مزبور باهمان‌ماده‌ ۱-۳۱۴ قانون‌ جزاي‌ فرانسه‌ جاري‌ باشد. با وجود اين‌،جرم‌زدايي‌ و كيفرزدايي‌ از جرم‌ مزبور، موضوع‌ سياست‌ كيفري‌ جديدفرانسه‌است‌ و هر نوع‌ تفسيري‌ بايد منطبق‌ با اهداف‌ قانونگذار باشد. نهايتاًراه‌ حل‌ طرح‌ دعواي‌ حقوقي‌ از سوي‌ زيان‌ ديده‌ مسدودنيست‌ و او مي‌توانداز طريق‌ طرح‌ دعواي‌ حقوقي‌، به‌ جبران‌ ضرر و زيان‌ خود نائل‌ آيد
۵ـ در حقوق ايران‌، جرم‌ سوء استفاده‌ از سفيد مهر يا سفيد امضاء، موضوع‌ماده‌ ۶۷۳ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌ است‌ كه‌ تحت‌ عنوان‌«فصل‌ بيست‌ وچهارم‌ ـ خيانت‌ در امانت‌» است‌ و مي‌گويد «هر كس‌ از سفيد مهر يا سفيدامضايي‌ كه‌ به‌ او سپرده‌ شده‌ است‌ يا به‌ هرطريق‌ بدست‌ آورده‌ سوءاستفاده‌ نمايد به‌ يك‌ تا سه‌ سال‌ حبس‌ محكوم‌ خواهد شد.» 
در واقع‌،هركس‌ كه‌ مبادرت‌ به‌ سوء استفاده‌ از سفيد امضايي‌ كه‌ به‌ او سپرده‌شده‌ است‌ نموده‌ باشد و انجام‌ تعهد يا سلب‌ تعهدي‌ راكه‌ مي‌توانست‌ شخص‌يا دارايي‌ امضاء كننده‌ را تهديد نمايد به‌ خطر اندازد، مستوجب‌ مجازات‌مي‌باشد. به‌ علاوه‌، در مواردي‌ هم‌كه‌ به‌ حكم‌ قانون‌، يد متصرف‌ و
تحصيل‌ كننده‌ سفيد امضاء يا سفيد مهر، مشروعيت‌ قانوني‌ داشته‌ باشد، جرم‌مزبور قابل‌ تحقق‌است‌. بنابراين‌، چنانچه‌ سارق، جاعل‌ و اخذ كننده‌ي‌سند (سفيد مهر يا سفيد امضاء) به‌ عنف‌ و تهديد واكراه‌ مبادرت‌ به‌تحصيل‌سفيد امضاء يا سفيد مهر نموده‌ باشند و از آن‌ سوء استفاده‌ نمايند،مرتكب‌ جرائم‌ سرقت‌، جعل‌ و اخذ سند به‌ عنف‌ و تهديد و اكراه‌گرديده‌اندكه‌ موضوع‌ جرائم‌ خاص‌ هستند و با منتفي‌ بودن‌ امانت‌ قانوني‌ ياقراردادي‌، موضوع‌ از شمول‌ جرائم‌ تحت‌ عنوان‌ خيانت‌در امانت‌هاي‌ ذيل‌عنوان‌ فصل‌ بيست‌ و چهارم‌ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌ خارج‌ است‌.(گلدوزيان‌دكتر ايرج‌، محشاي‌ قانون‌ مجازات‌ اسلامي‌، انتشارات‌مجد چاپ‌ هفتم‌،(شرح‌ مواد ۶۷۳، ۶۶۸، ۵۲۳ و ۶۵۷ و مواد ۶۵۱ به‌ بعد قانونه‌ مجازات‌اسلامي‌) 

 
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 11:39 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

حسب ظاهر تعریفسند مبنی بر اینکه سند نوشته‌ای است که ممضی بهامضاء یا ممهور به مهر و یا منقوش به اثر انگشت متعهد باشد، باید گفت سفیدامضاء،سند محسوب نمی‌شود ولی با توجه به عرف قضائی و باتوجه به مفاد موادقانون مدنی در قسمت اسناد و نیز ماده ۱۰ قانونمذکور، مفاد ماده ۶۷۳ قانون مجازات اسلامی، قانون صدور چک و رویه قضایی می‌توانگفت؛ سفید امضاء در حقوق ایران پذیرفته شده‌است. با این توصیف هرگاه کسیمتن سفیدی را امضاء کرد و به دیگری سپرد تا آن را تکمیل و استفاده نماید درحقیقت به دارنده اختیار ووکالت داده تا متن مذکور را تکمیل و استفاده نماید. بااین وصف صدور سند بصورت سفید امضاء فقط در حدودی که صاحب امضاء به تحویلگیرنده سفید امضاء اذن و تجویز در تنظیم نموده الزام آور است. بنابراینمی‌توان گفت اصل بر این است که نوشته مذکور معتبر است مگر اینکه امضاءکنندهمدعی سوء استفاده از آن شود در اینصورت اثبات ادعا با مدعی است و در صورتاثبات، سند مذکور فاقد ارزش حقوقی خواهد بود.

سوءاستفاده از سفید امضا

طبق ماده ۶۷۳قانون مجازات اسلامی سوء استفاده از سفید امضاء ممنوع شده‌است مفهوم مخالف آن این است که درغیر از موارد سوء استفاده هر گونه استفاده دیگر از سفید امضاء از لحاظحقوقی قابل پذیرش است.

 

سفیدامضا در روابط کارگر و کارفرما

برخي از كارفرمايان با گرفتن سفيد امضا از كارگران اين امكان را به خودمي‌دهند كه علاوه بر بيمه نكردن آن‌ها هر زمان كه خواستند آنان را اخراجكنند. با توجه به فراوانی نیروی کار و هم‌خواني نداشتن بين عرضه و تقاضاينيروي كار در كشور ایران بسياري از مردم به دليل تامين حداقل نيازهايمعيشتي خود و پيدا كردن شغل به دريافت حداقل حقوق بدون بيمه و مزايا نيز ازكارفرمايان راضي هستند. و کارفرمایان هم با پرداخت حداقل هزینه و حقوق بهکارگران و عدم استفاده از ماشین ابزارها میتوانند تعداد افراد بیکار بیشتریرا مشغول به کار نمایند. برخی از اظهار نظرات توسط كانون هماهنگي شوراياسلامي كار و جوامع کارگری و نمایندگان مجلس ایران حاکی از این است که بایدقوانين محكم و نظارت‌هاي شديد و جامعي در خصوص وضعيت كارگران، بيمه ومزاياي آنان صورت گيرد و با کارفرمایان برخورد جدي شود تا نتوانند در زمینهحق بیمه یا کاهش حقوق کارگر یا زمان پایان قرارداد یا اخراج از کار هیچگونه توافقی با کارگر بنمایند و چنين خلاف‌هايي را مرتكب نشوند.

اسنادرسمی و سفید امضا

دردفاتر اسناد رسمی ایران تنظیم اسنادسفید امضا ممنوع بوده ولی معمولاً در برخی دفاتر با دخالت دلالان وسایطنقلیه برای معاملات وسایط نقلیه بطور گسترده‌ای انجام می‌پذیرد. برخی ازدفاتر، اسناد اتومبیل را با تبانی بافروشندگان و بنگاه‌های اتومبیل به صورت سفيد امضا گذاشته و با این کار،حقوق دولتی را تضییع نموده و باعث رشد عجیب انتقال اسناد اتومبیل دردفترخانه خود می‌شوند. لذا میتوان گفت سفید امضا در دفاتر اسناد رسمی صرفاً برای تنظیم اسناداتومبیل مصداق دارد و در مورد اسناد دیگر کمتر اتفاق می‌افتد. تنظیم اینگونه اسناد می‌تواند برای فروشنده بسیار خطرناک باشد زیرا تا زمانی کهخریدار قطعی خودرو مشخص نشده، خودرو با پلاک و هویت فروشنده در دست دلالان وواسطه های ناشناس دست بدست میشود و کلیه تخلفات و شکایات از وسیله نقلیهدر سوابق و گواهینامه فروشنده درج میگردد و ممکن است در اثر تخلفاتی کهدیگران مرتکب شده اند فروشنده ناچار به توضیح و پاسخگویی در مراجع انتظامییا قضایی باشد.

 
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 12:31 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

در‌مورد بنياد جشن نوروز مطالب بيشماري بيان شده كه در اين‌جا نمونه‌هايي از آنها را ذكر مي‌نماييم.
1. در روايات زرتشتي و بيشتر نويسندگان ايراني و عرب و شاعران از‌جمله فردوسي، بنياد آن را به جمشيد پادشاه پيشدادي نسبت مي‌دهند و مي‌گويند: جمشيد شاه تختي بساخت كه ديوان آن‌را بدوش گرفته به هوا بردند و به يك روزه از كوه دماوند به بابل فرود آوردند، مردم با مشاهده اين عمل در شگفت شدند و آن روز خاص را نوروز خواندند.
فردوسي مي‌گويد:

چـو خــورشيــد تـابـان ميــان هــوا
نشستــه برو شــــاه فـــرمـــــانـــروا
جهـــان انجمن شــد بر آن تخت او
شــگفتي فــرو مــانــده از بخت او
بــه جمشيــد بر گــوهـر افشـانـدنـد
مرآن روز راروز نوروز خــوانــدنــد
ســر ســال نـو هـرمـز فــــروديـــن
بر آســـوده از رنـــج روي زميـــن
بـــزرگان به شـــادي بيـــاراستنـــد
مـي و جـام و رامشگـران خواستنـد
چنيــن جــشن فــرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان يادگار


2. حكيم عمر خيام در نوروزنامه راجع به جشن نوروز مي‌گويد:
از آن بوده است كه آفتاب در هر 365 شبانه‌روز و ربعي به اول دقيقه حمل بازآيد و چون جمشيد از آن آگاهي يافت آن را نوروز نام نهاده پس از آن پادشاهان و ديگر مردمان به او اقتدا كردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانيان خبر دادند تا همگان آن را بدانند وآن تاريخ را نگاهدارند و بر پادشاهان واجب است كه آيين و جشن و رسم ملوك را به‌جاي آرند. از بهر مباركي و خرمي‌كردن در اول سال هر‌كسي در نوروز جشن كند تا نوروز ديگر عمر در شادي گذراندند.


3. اين فصل «فروردگان» است كه جشن‌آوري اجداد و نياكان بود و چنان مي‌پنداشتند كه در پنج شب متوالي، ارواح طيبه مردگان، براي ديدار وضع زندگي و احوال باز ماندگان به زمين فرود آمده و در خانه و آشيانه خويش مشغول تماشا و سركشي مي‌شوند، اگر خانه تميز و پاك بود، ارواح مسرور بر مي‌گردند، اما در غير اين صورت، آنان غمگين و ناراحت بر‌مي‌گردند.
4. روايتي ديگر مي‌گويد كه نيشكر را جمشيد، در اين روز پيدا كرد و مردم از كشف و خاصيت آن متحير شدند. سپس جمشيد دستور داد تا از شهد آن شكر ساختند و به مردم هديه دادند. آن روز را «نوروز» ناميدند.
5. مي‌گويند: اهريمن، بلاي خشكسالي و قحطي را بر كره زمين فرو نشانيد، اما جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت وعاقبت اورا شكست داد. آن‌گاه خشكسالي و قحطي را از ريشه خشكانيد و به زمين باز گشت. با بازگشت وي، درختان و هرنهال و چوب خشكي سبز شد. بسا مردم اين روز را «نوروز» خواندند و هر كس به يمن و مباركي، در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزي نشانيدن درايام نوروز از آن زمان تا به امروز باقي مانده است.
6. بيروني در آثار الباقيه‌ مي‌نويسد: «از آداب جشن نوروز اين بود كه در صحن هر‌خانه به هفت ستون، هفت رقم از غلات مي‌كاشتند و هر‌يك از آنها كه بهتر مي‌روييد، دليل ترقي و خوبي آن نوع غله مي‌دانستند».
در المحاسن و الاضداد نوشته شده: «بيست و پنج روز قبل از نوروز در صحن كاخ سلطنتي، دوازده ستون از خشت خام برپا مي‌شد كه بر هر‌يك از آنها يكي از حبوبات را مي‌كاشتند و آنها را نمي‌چيدند مگر با نغمه‌سرايي و خواندن آواز. در ششمين روز نوروز اين حبوب را مي‌كندند و در مجلس پراكنده مي‌نمودند وتا شانزدهم فروردين كه مهر روز نام دارد آن را جمع نمي‌كردند

 
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 11:41 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

 

ماده 76

1- مجازات­های انتظامی عبارتست از:
2- اخطار کتبی.
3- توبیخ با درج در پرونده.
4- توبیخ یا درج در روزنامه رسمی و مجله کانون.
5- تنزل درجه.
6- ممنوعیت از سه ماه تا سه سال.
7- محرومیت دائم از شغل وکالت.
تبصره - در موردی که برای قبول وکالت یا انتقال یا گرفتن سند مجازات انتظامی تعیین شده وکالت و انتقال مال و سندی که از اشخاص گرفته شده در دادگاهها و سایر مراجع رسمی قابل ترتیب اثر نخواهد بود.

ماده 77

مجازات تخلف از نظاماتی را که کانون برای وکلا دادگستری تعیین مینماید درجه 1 و 2 است که از طرف رئیس کانون مستقلاً یا به پیشنهاد دادستان انتظامی تعیین و اجرا میشود و اختیار رئیس کانون مانع صلاحیت دادگاه برای تعیین مجازات درجه 1 و 2 نخواهد بود.

ماده 78

متخلف از هر یک از موارد ذیل به مجازات انتظامی درجه 3 محکوم خواهد شد.
1. چنانکه به دو یا چند محکمه دعوت شود و جمع بین اوقات مزبور ممکن نباشد باید حضور در دیوان کیفر و دیوان جنائی را مقدم بدارد و در سایر محاکم در محکمه که وقت آن زودتر ابلاغ شده حاضر گردد.
2. کارهای معاضدت قضائی را که از طرف کانون و دفاع از متهمین را که از طرف دادگاه­ها در حدود قانون و نظامات به ایشان ارجاع میشود بهخوبی و یا علاقهمندی انجام دهد.
3. کلیه اوراق فرستاده از کانون را اعم از نامه یا اخطار یا رونوشت ادعانامه یا حکم که به وسیله مأمور یا پست فرستاده میشود به محض ارائه قبول و رؤیت کرده رسید بدهد.

ماده 79

متخلف از هر یک از مقررات ذیل به مجازات انتظامی درجه 3 یا 4 محکوم خواهد شد.
1. از تجاهر به استعمال مسکر و افیون و سایر مواد مخدر.
2. در مقابل وجه یا مال دیگری که از موکل دریافت مینماید رسید بدهد.
3. در صورتی که بعد از انقضاء مدت تمبر پروانه بدون تحدید تمبر و ثبت پروانه وکالت نماید.
4. در صورتی که بدون عذر موجه در دادگاه حاضر نشود و به واسطه عدم حضور او کار دادگاه به تأخیر افتد.

ماده 80

در موارد ذیل متخلف به مجازات انتظامی درجه 4 محکوم میشود:
1. در صورتی که بکارگیری اشتغال پیدا کند که منافی با شئون وکالت است و با تذکر این نکته از طرف کانون به شغل مزبور ادامه دهد یا مرتکب اعمال و رفتاری شود که منافی شئون وکالت است.
2. در صورتی که به وسیله اوراق چاپی یا تابلو یا مسائل دیگر درجه خود را بالاتر از پروانه که دارد معرفی نماید.
3. در صورتی که به وسیله فریبنده تحصیل وکالت نماید.
4. در صورتی که زائد بر حقالوکاله که به تراضی با موکل قرارداده و در موردی که قرارداد در بین نباشد زائد بر تعرفه وزارتی یا زائد بر هزینههای قانونی وجه یا مال دیگر یا سندی به نام خود یا دیگری بگیرد.
5. در صورتی که استعفاء خود را از وکالت به موکل و دادگاه اطلاع ندهد یا وقتی اطلاع دهد که موکل مجال کافی برای تعیین وکیل دیگر و معرفی به دادگاه نداشته باشد.
6. در صورتی که پس از ابلاغ حکم یا قرار یا اخطاری که مستلزم دادن خرج یا اقدامی از طرف موکل است به اسرع اوقات به موکل یا متصدی امور او اطلاع ندهد و موجب تضییع حقی از موکل شود.
7. در صورتی که نسبت به موضوعی که قبلاً به مناسبت سمت قضائی یا داوری اظهار عقیده کتبی کرده قبول وکالت نماید.
8. در صورتی که در یکی از وزارتخانهها یا ادارات دولتی یا مملکتی یا شهرداری یا بنگاه­هائی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به دولت است سمت وکالت یا مشاور حقوقی داشته و علیه آنها قبول وکالت نماید.
9. در صورتی که برای تطویل دادرسی به وسیله خدعهآمیز از قبیل رد دادرس یا داور یا استعفا از وکالت و قبول مجدد وکالت متوسل شود.
10.در صورتی که در مذاکرات کتبی و شفاهی نسبت به دادنامه یا سایر مقامات رسمی و وکلا و اصحاب دعوی و سایر اشخاص برخلاف احترام اظهاری بنماید.

ماده 81

متخلف در موارد ذیل به مجازات انتظامی درجه 5 محکوم خواهد شد.
1. در صورتی که دعوی را بطور مصانعه یا در ظاهر به نام دیگری و در باطن برای خود انتقال بگیرد.
2. در صورتی که به واسطه وکالت از اسرار موکل مطلع شده و آن را افشاء نماید اعم از اینکه اسرار مزبور مربوط به امر وکالت یا شرافت و حیثیت و اعتبار موکل باشد.
3. در صورت تخلف از قسم.

ماده 82

متخلف از مقررات ذیل به مجازات انتظامی درجه 6 محکوم خواهد بود.
1. کسانی که برخلاف قانون خود را واجد شرایط وکالت معرفی کرده و پروانه گرفته باید در ظرف یک ماه از تاریخ اجراء این آئیننامه کتباً بهکانون اطلاع داده و پروانه خود را تسلیم نماید و در صورتی که در حیندریافت پروانه واجد شرایط بوده و بعد فاقد یکی از شرایط گردد باید در ظرف ده روز از تاریخ فاقدشدن شرط کانون را کتباً مطلع نموده و پروانه خود را تسلیم نماید.
2. در صورتی که بعد از استعفا یا عزل از طرف موکل یا انقضاء وکالت به جهت دیگر وکالت طرف موکل یا اشخاص ثالث را در آن موضوع علیه موکل سابق خود یا قائم مقام قانونی او قبول نماید.
3. در صورتی که ثابت شود وکیل با طرف موکل خود ساخته که حق موکل را تضییع نماید یا خیانت دیگری نسبت به موکل کرده باشد.
4. در صورتی که خلاف عذری که برای حضور به دادگاه یا سایر مراجع یا دادسرا یا دادگاه انتظامی وکلا اعلام کرده ثابت شود.

ماده 83

هیچ تخلفی را نمیشود عفو کرد و اگر موجبی برای تخلف باشد دادگاه در موردی که مجازات دارای حداقل و اکثر است میتواند مجازات حداقل را تعیین نماید و در سایر موارد یک درجه تخفیف بدهد.

ماده 84

هر کس محکوم به مجازات انتظامی شده و در مدت سه سال از تاریخ قطعی شدن حکم مرتکب تخلفی نظیر تخلف مورد حکم شود به یک یا دو درجه بالاتر مجازات مورد حکم محکوم خواهد شد.

ماده 85

ماده 86

مدت مرور زمان تعقیب انتظامی دو سال از تاریخ وقوع امر مستوجب تعقیب است و در مواردی که تعقیب به عمل آمده و دو سال از تاریخ آخرین اقدام انتظامی است.

ماده 87

در صورتی که نسبت به وکیلی به اتهام ارتکاب جنحه یا جنایت کیفر خواست صادر شود دادستان باید رونوشت آن را به کانون بفرستد و از طرف کانون به دادگاه انتظامی وکلا رجوع میشود و در صورتی که دادگاه دلائل را قوی و ادامه وکالت وکیل را منافی با شئون وکالت تشخیص دهد حکم تعلیق موقت او را صادر مینماید و حکم مزبور موقتاً قابل اجرا است و مفاد آن به دادگاهها ابلاغ میشود و در مورد محکومیتقطعی وکیل به ارتکاب جنایت مطلقاً در مورد جنحههائی که بهتشخیص دادگاه انتظامی وکلا ادامه وکالت منافی شئون وکالت است محرومیت وکیل از شغل وکالت در روزنامه رسمی و مجله کانون آگهی و بهدادگاه­ها ابلاغ میشود.

ماده 88

کارآموزان مشمول مقررات انتظامی در این آئیننامه خواهند بود.

ماده 89

تعقیب انتظامی مانع تعقیب مدنی یا کیفری نیست
استرداد شکایت یا استعفاء مشتکیعنه مانع تعقیب و رسیدگی انتظامی نیست لیکن استرداد شکایت موجب تخفیف مجازات است..

 

 
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 11:31 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

نکات مهم در هنگام مراجعه به وکیل یامشاور حقوقی

ـ ساعت کار دفاتر وکالت معمولا محدود است. پس سعی کنید در هر بار مراجعه فرصت را مغتنم شمرده و مشکل حقوقی یا کیفریتان را بطور کامل بازگو کنید. از زیاده گویی و بیان مطالبی که به پروندهشما ارتباطی ندارند بپرهیزید. در عوض سعی کنید تمامی اطلاعات راجع به موضوعرا به وکیل یا مشاور انتقال دهید.
ـ در انتقال اطلاعات به وکیل، صادق باشید و از ارائه اطلاعات بصورت وارونه وغیر واقعی پرهیز کنید. متاسفانه بسیاری از افراد وقتی با اقدام حقوقی طرفمقابلشان مواجه میشوند علیرغم اطمینان به حقانیت طرف، وکیل را سپربلای خودمیکنند. این افراد در زمان مراجعه به وکیل از بیان حقایق طفره میروند غافلاز اینکه به هر حال حقیقت امر برای وکیل روشن خواهد شد. فراموش نکنید موکلیکه صادقانه تمامی مطالب را بهوکیلخود انتقال داده استبهترین وکیل را در اختیار خواهد داشت.
ـ اگر اسناد و مدارکتان را به وکیل سپردید بدون رودربایستی در ازای تحویلمدارک، رسید بگیرید.
ـ وکلا بطور معمول برای سهولت کار و جلوگیری از رفت و آمد غیر ضروری موکل،اقدام به تنظیم وکالتنامه بصورت کلی و با اختیارات کامل میکنند. حتماً قبلاز امضاء وکالتنامه، بطور کامل آنرا مطالعه کنید و در خصوص مواردی که برایشما ناآشنا است از وکیل توضیح بخواهید. اگر قصد ندارید در یک مورد خاص بهوکیل خود وکالت بدهید، قبلاً این مطلب را به وکیل اعلام کنید. به یاد داشتهباشید که حذف یکی از اختیارات مندرج در وکالتنامه توسط شما، به هیچ وجه بهمعنی عدم اعتماد شما به وکیل نیست.
ـ بطور روشن و شفاف در مورد حق الوکاله و مسائل مالی پرونده با وکیل صحبتکنید. وضعیت و توانایی مالی تان را برای او توضیح داده و در صورتیکهتوانایی پرداخت حق الوکاله را ندارید این مطلب را با وکیل در میان بگذارید واز او در این زمینه کمک بخواهید. متاسفانه برخی از مراجعین به دفاتر وکالتبه تصور پایین آوردن درصد حق الوکاله ، رقم خواسته را پایینتر از رقمواقعی آن معرفی میکنند. که این مساله باعث سلب اعتماد وکیل از موکل شده وبعضاً تبعات آن نیز دامنگیر موکل میگردد.
ـ توجه داشته باشید که شما به یک شرکت، مطب، یا مراجعه ننموده اید. مخاطبشما یک وکیل است که به اکثر ترفندهای قانونی و صد البته غیر قانونی واقف وآگاه است. پس مواظب اظهارات خود باشید و اگر با تحقیق کامل به دیدار اورفته اید سعی نکنید توانایی های علمی او را محک بزنید. این کار نه تنهاشایسته نیست بلکه ذهنیت وکیل را نسبت به شما منفی نموده و وکیل را از پذیرشپرونده شما منصرف خواهد کرد. اگر قبلاً به وکیل و مشاور دیگری مراجعهنموده اید که نظری متفاوت با وکیل فعلی شما داشته است، بهتر است این مطلبرا به اطلاع وی برسانید و علت را از او جویا شوید. دقت داشته باشید اظهارنظر های متفاوت در مسائل حقوقی به علت عدم آگاهی یک وکیل نسبت به دیگرینیست. بلکه این مساله ممکن است نظر حقوقی یک وکیل نسبت به پرونده شما و یابه دلیل وجود رویه ی متفاوت محاکم در برخورد با موضوع پرونده شما باشد. وبه هر حال، انتخاب حق شماست.
ـاگر مشکل حقوقی شما به نحوی است که نیاز به تنظیم وکالتنامه های متعدددارد حتماً در خصوص تمامی موارد و حق الوکاله آن با وکیل صحبت کنید. دقتکنید که اگر برای موضوعی مثل طلاق به وکیل مراجعه نموده اید و قراردادوکالت را نیز امضاء نموده¬اید، شما فقط در موضوع طلاق دارای وکیل هستید. طرح دعاوی دیگری که مرتبط با موضوع طلاق است مثل مهریه، نفقه، حضانت و درتعهد وکیل شما نیست! پس اگر قصد دارید برای تمامی دعاوی خود وکیل داشتهباشید حتماً تمامی موارد را در قراردادتان قید کنید.
ـ برخی از موکلین برای ایجاد اعتماد و اطمینان در خود، از وکیل و مشاورحقوقی درخواست میکنند تا احکامی را که مشابه موضوع پرونده آنها بوده و بهنفع وکیل صادر شده به رویت آنها برساند. چنین درخواستی ازوکیلبه هیج وجه صحیح نیست و چه بسا موجب رنجش خاطر او می گردد وممکن او را ازپذیرش دعوی منصرف کند. همان طور که گفته شد بهتر است قبل از مراجعه به دفتروکالت، راجع به توانایی های وکیل تحقیق کنند.
ـ اگر پرونده شما راجع به موضوعی است که مستندات و مدارک آن زیاد و اشرافبه آن نیازمند صرف وقت و مطالعه دقیق می باشد با ارائه مدارک به وکیل، فرصتکافی برای اظهارنظر دقیق به وی بدهید. همان طور که یک پزشک در برخی ازموارد قبل از اظهارنظر و نوشتن نسخه، آزمایشات پزشکی انجام داده و نظر سایرمتخصصین را جویا می شود، وکیل نیز در برخی از موارد نیازمند تحقیق واستعلام از سایر مراجع می باشد. اطمینان داشته باشید وکلایی که برایاظهارنظر در مورد پرونده از شما مهلت بیشتری می خواهند به دنبال صحیحترینجواب هستند.
ـ در زمانی که در دفتر وکالت حضور دارید به دقت رفتار و برخورد وکیل را باخود و سایر موکلین زیرنظر داشته باشید. مراجعه شما به دفتر وکالت لزوماٌنباید منجر به تنظیم وکالتنامه و عقد قرارداد با وکیل شود. اگر از طرزبرخورد وکیل یا نحوه پاسخ گویی و پوشش و به طور کلی منش وی خوشتان نیامد،حق خودتا ن بدانید که به وکیل دیگری مراجعه کنید . به یاد داشته باشید کهوکیل و مشاور حقوقی شما در آینده، یکی از نزدیکترین اشخاص به شما خواهد بودو بعید نیست که شما بخواهید مدت زیادی را با وی سپری کنید. اگر خلق و خویوکیل با خلق و خوی شما سازگار نیست مطمئن باشید این مسئله برای شما مشکلساز خواهد شد. و چه بسا شما در آینده نتوانید به راحتی با او ارتباط برقرارکرده و از او مشورت بخواهید.

نکات مهم پس از مراجعه به وکیل یا مشاورحقوقی و تنظیم وکالتنامه

ـ هرگز از وکیل تان انتظار انجام امور غیرقانونی را نداشته باشید. افرادی که سعی دارند مشکل حقوقی خود را از طرقغیر قانونی و اصلاحاٌ « ایجاد ارتباط » حل و فصل کنند بهتر است از همانابتدا از مراجعه به دفتر وکالت خودداری کنند. مراجعه به دفتروکالتنشان دهنده این است که موکل قصد دارد مشکل حقوقی خود را از طرق قانونی وصحیح آن فیصله دهد.
ـ وکلای دادگستری معمولا اوقات اداری خود را در محاکم و مراجع قضایی میگذرانند. اصولاً استفاده از تلفن همراه برای وکلا در مراجع و محاکم قضاییممنوع است. پس انتظار نداشته باشید در ساعات اداری وکیل شما پاسخگوی سوالاتشما باشد. بهتر است در اوقاتی که وکیل برای پاسخ گویی و پذیرش موکلیناختصاص می دهد حتی الامکان با تعیین وقت قبلی به ملاقات او رفته و سوالاتحقوقی خود را مطرح نمایید. اگر در ساعات اداری نیاز به مشاوره و مذاکره باوکیلتان داشتید بهتر است این مطلب را با ارسال پیامک به اطلاع او برسانید.
ـ پس از عقد قرارداد با وکیل، هر چند وقت یکبار با او تماس گرفته و یا بهملاقات او بروید. در خصوص پرونده با او صحبت کرده از روند دادرسی اطلاع کسبکنید. سعی کنید در طول مدت رسیدگی به پرونده، با ارائه اطلاعات و گزارشاتفاقات جدید به وکیل یا مشاور حقوقی او را در حل مشکل حقوقی تان یاریکنید.

 

 
سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, :: 7:12 PM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

 

 

انتخاب همسر مهمترين بخش شروع يك زندگیپايدار و موفق می باشد كه قبل از اين انتخاب ضرورت دارد مواردی در خصوصتشكيل خانواده و روابط حقوقی بين زن و مرد بررسی شود.

حقوق خانواده تا حد زیادی ناشی از ارزش و مقام والای خانواده است . خانواده هسته مركزی اجتماع است و نخستین اجتماعی است كه شخص در آن گام می نهاد و آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی را فرا می گیرد.

حقوق خانواده یكی از مهمترین و جالبترین بخش های حقوق مدنی است كه جنبه حقوقی صرف ندارد بلكه آمیخته با مسائل اجتماعی و اخلاقی و مذهبی است و بیشتر قواعد آن مربوط به نظم عمومی و اخلاق حسنه است .لذا ضرورت دارد مواردی در خصوص تشكیل خانواده و روابط حقوقی بین زن و مرد بررسی شود.

انتخاب همسر
انتخاب همسر مهمترین بخش شروع یك زندگی پایدار و موفق می باشد كه قبل

از این انتخاب بایستی به موارد زیر توجه و دقت كافی نمود.
1- پیش از ازدواج راجع به مشخصات همسر آینده خود خوب فكر كنیم.
2- داشته ها، سلایق و استعدادهای خود را باهمسر ایده آل ذهنی خود مقایسه كنیم.
3- تناسب بین سطح تحصیلات ما با همسر آینده مان می‌تواند خیلی از مشكلات احتمالی پیشگیری نماید.
4- تناسب سنی ما با همسرمان، زندگی لذت بخش و قابل پیشرفتی را برای ما رقم خواهد زد و نقش موثری در استمرار آن خواهد داشت.
5- اختلاف فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و ... گرایش و نگرش وسلایق متفاوت در پی خواهد داشت.
6- توجه بیش از اندازه به زیبائی و یا سطح تحصیلات نباید ما را از دیگر صفات لازمه یك همسر خوب غافل كند.
7- به منظور داشتن یك زندگی آرمانی و هدفمند، همسری همراه با اهداف عالیه خویش انتخاب كنیم.
8- مسئولیت پذیری، توانمندی و سخت كوشی، آمایش و خوشبختی زندگی آینده مان را تضمین خواهد كرد.
9- تحقیق درباره خانواده و گذشته شخص مورد نظر را به بزرگترها واگذار نمائیم.
10- پدر و مادر و بزرگترها می‌توانند معیارهای مهم یك همسر خوب را به ما معرفی كنند.
11- تأمل، دقت، تفكر، توكل و عدم تعجیل در انتخاب، از پشیمانی های بعدی تا حدی جلوگیری خواهد كرد.
12- هم كفو بودن طرفین یعنی تناسب اقتصادی، فرهنگی، سنی، تحصیلی و ...

را ملاك اصلی انتخاب همسر می باشد.

خواستگاری:
1- خواستگاری بیان رسمی تقاضای ازدواج است.
2- نحوه خواستگاری بستگی به عرف دارد.
3- جلسه خواستگاری، جلسه ارزیابی صفات و خصوصیات طرفین است. صداقت در اینجا بسیار حائز اهمیت است.
4- در جلسه خواستگاری، راجع به خصایص، اهداف، برنامه ها و سلایق و ... سوال نمائیم.
5- خواستگاری كردن هیچ تعهدی را برای طرفین ایجاد نمی‌كند یعنی طرفین به راحتی می‌توانند از ادامه رفت و آمد یا اقدامات بعدی خودداری نماید.
6- در جلسه خواستگاری ضمن توجه به اوصاف و خصایص طرف مقابل، خانواده او را نیز بایستی مدنظر و توجه قرار داد.
7- تعالیم دینی ما اهمیت خاصی برای امر خواستگاری قائل شده، لذا با توجه به زیبائی و یا اوصاف ظاهری طرف چنانچه به قصد خواستگاری باشد بدون اشكال است.
8- قانون شكل خواستگاری را به عرف واگذار كرده و فقط بیان كرده كه طرف ازدواج باید خالی از موانع نكاح باشد.
9- چنانچه قصد ادامه تحصیل، اشتغال به حرفه خاص، سكونت در شهر یا مكان خاص و غیره داریم بایستی در جلسه خواستگاری مطرح شود.

نامزدی:
1- حدفاصل بین خواستگاری و عقد نكاح را نامزدی گویند.

2- نامزدی دورانی است كه برای آشنایی هرچه بیشتر دختر و پسری كه قصد ازدواج دارند مفید خواهد بود.
3- به موجب قانون (ماده 1035 قانون مدنی) نامزدی، ایجاد علقه زوجیت نمی‌كند و هریك از زن و مرد مادام كه عقد نكاح جاری نشده می‌تواند از وصلت امتناع كند.
4- دوران نامزدی فرصت مناسبی برای شناخت یكدیگر است در هر حال سعی كنیم تا حد ممكن از طولانی شدن آن و معاشرت غیرمتعارف اجتناب كنیم.
5- در این فرصت برنامه ها و اهداف زندگی مشترك را با نامزد خود به طور دقیق مطرح كرده و نظر وی را نیز در آن باره جویا شویم.
6- روحیه سخت كوشی، آرمان گرائی، مسئولیت پذیری و تعلقات مذهبی طرف مقابل را مورد توجه قرار دهیم.
7- هرچند پایه و اساس زندگی برحسن اعتماد زن و شوهر می‌باشد لیكن نسبت به اظهارات، ادعاها و ... به نحو مقتضی بررسی و تحقیق كنیم.
8- درصورت برهم خوردن نامزدی هریك از طرفین می‌‌توانند هدایایی كه برای ازدواج به طرف دیگر و یا والدین او داده اند را مطالبه نماید.
9- درصورت فوت یكی از نامزدها نیازی به استرداد هدایا به خانواده متوفی نیست.
ماده 1037، 1038 ق.م
قانونی:1035،   

 

سند نكاحیه:
به استناد ماده 645 قانون مجازات اسلامی به منظور حفظ كیان خانواده ، ثبت

واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامی است. چنانچه مردی بدون

ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یك سال محكوم می‌گردد.
- در سند نكاحنامه مشخصات زوج و زوجه، مهریه و سایر شرایط ذكر و به امضاء طرفین می‌رسد.
- طرفین می‌توانند، ضمن عقد ازدواج شرایطی را نیز ذكر نماید لیكن باید توجه

نمایند شرط ضمن عقد جزء شروط صحیح باشد.
بنابراین شروط زیر را در عقد نیاورند:
1- شرطی كه انجام آن غیرمقدور است.
2- شرطی كه در آن نفع و فایده نیست.
3- شرطی كه نامشروع است.
4- شرطی كه خلاف مقتضای عقد است.
5- شرط مجهولی كه موجب جهل به عوضین شود.
- در هر سند نكاحنامه، تعدادی شرط به صورت پیش فرض آمده كه طرفین می‌توانند ضمن مطالعه آنها را قبول نمایند. بهتر است سردفتر ازدواج دقیقاً این شروط را تفهیم نماید و مسئولیت ناشی از هریك را به طور شایسته و صورت خصوصی به طرفین یادآور شود.
- دقت در امضاء سند و یا تنظیم شروط ضمن عقد ازدواج، از بروز خیلی از اختلافات احتمالی پیشگیری خواهد كرد.
- اختیار تعیین مسكن با شوهر است مگر آن كه به موجب شرطی به زن داده شده باشد (ماده1114 قانون مدنی)
موادقانونی: 1102 الی 1119 ق. م

مهریه:
1- تعیین مهریه در عقد نكاح منقطع شرط صحت ولی در نكاح دائم این گونه نیست.
2- در تعیین مهریه واقع نگر باشیم و احتمالات منفی را نیز در نظر بگیریم.
3- بدانیم كه تعیین مهریه بالا، ایمن كننده ازدواج نخواهد بود و تعیین مهریه ناچیز هم توصیه نمی‌شود.

4- مهریه در سند نكاحنامه ذكر می‌شود و به صورت دین برعهده شوهر خواهد بود.
5- زن به مجرد ازدواج حق مطالبه مهریه را خواهد داشت ولی تقدس كانون خانواده و رعایت مصالح و توان مالی طرف قرارداد را نیز باید در نظر گرفت.
6- چنانچه مهریه در نكاحنامه ثبت شده، باشد، می‌توان آن را از طریق اداره اجرای ثبت اسناد و یا محاكم عمومی مطالبه نمود.
7- درصورتی كه مهریه وجه نقد باشد اداره ثبت و یا دادگاه با استفاده از شاخص ارائه شده توسط بانك مركزی نرخ آن را در روز مطالبه محاسبه خواهد كرد.
8- مهریه تا حدی كه رفع جهالت از آن شود باید برای طرفین مشخص باشد.
9- برای تأدیه تمام یا قسمتی از مهریه می‌توان مدت یا اقساطی قرار داد.


شرایط مهریه:
1- مالیت داشته باشد.
2- قابل تملك و نقل و انتقال باشد.
3- معلوم و معین باشد.
4- قدرت بر تسلیم و تسلم داشته باشد.
 

 

انواع مهریه 
مهر المسمی: مهری است كه در عقد نكاح تعیین شده یا تعیین آن به عهده شخص ثالثی گذارده شده است.
مهر المثل: مهری است كه در نكاح مفوضه البضع به حسب شرافت و اوضاع و احوال زوجه به او داده می‌شود. (ماده 1091 ق.م)
مهر السنه: مقدار آن 5/262 مثقال پول نقره مسكوك است.

مهر المتعه: مهری است كه در نكاح مفوضه البضع شوهر به زن مطلقه خود برای تعیین این مهر برخلاف مهرالمثل مهر و از حیث غنا و فقر ملاحظه می‌شود.
* مفوضه البضع: زوجه را در عقد نكاحی كه دائم بوده و مهر ذكر نشده باشد یا شرط عدم مهر شده باشد.
* مفوضه المهر: زوجه را در نكاح دائم (كه تعیین مقدار مهر را به اختیار شوهر یا زوجه یا ثالث گذاشته باشند.)

چند نكته:
- ممكن است مهر حال یا مدت دار باشد، اگر حال باشد زوجه می‌تواند بلافاصله بعد از عقد آن را مطالبه كند و تا وصول آن از تمكین نیز امتناع نماید.
- به مجرد عقد، زن مالك مهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن بنماید.
- اگر مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد كه توسط بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر این كه زوجین در حال اجرای عقد به نحو دیگری توافق كرده باشند.

مهریه ریالی
به طوری كه قبلاً نیز بیان شده مادة 1082 قانون مدنی مقرر داشته ( به مجرد عقد زن مالك مهر می باشد و می تواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن بنماید)
در سال 76 تبصره ای به ماده مذكور الحاق شد كه به موجب آن (چنانچه مهریه وجه رایج باشد) متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد كه توسط بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر این كه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی كرده باشند.
براساس تبصره فوق بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران طبق آئین نامه الحاق یك تبصره به ماده 1082 قانون مدنی مكلف است همه ساله شاخص سال قبل را تا پایان سه ماهه اول هر سال به قوه قضائیه ابلاغ نماید تا قوه قضائیه نیز شاخص مذكور را به واحدهای تابعه جهت اجرا ابلاغ نماید ( واحدهای تابعه : دادگاههای صالحه
سازمان ثبت اسناد و املاك كشور)
هرگاه مهریه وجه رایج باشد هریك از زوجین می تواند در خواست نماید تا میزان مهریه بر اساس شاخص بانك مركزی محاسبه و پرداخت گردد نحوه محاسبه مهریه وجه رایج عبارت از متوسط شاخص بها در سال قبل تقسیم بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد ضربدر مهریه مندرج در عقد نامه .


محاسبه مهریه به شرح فوق در صورتی كه زوجه برای وصول مهریه خود از طریق دفتر ازدواج و اداره ثبت اسناد محل اقدام نماید مرجع صالح برای محاسبه مهریه وجه رایج اداره ثبت اسناد می باشد و چنانچه از طریق دادگاه صالحه برای وصول اقدام گردد مرجع صالح برای محاسبه مهریه وجه رایج دادگاه صلاحیت دار خواهد بود.

نفقه:
نفقه یعنی تأمین هزینه زندگی زن كه شامل خانه، اثاثیه، منزل، غذا، لباس، دارو و درمان بوده كه از زمان عقد دائم برعهده شوهر است.
- محاسبه میزان نفقه بر مبنای شئونات خانوادگی زن، عرف و عادت ساكنان هر منطقه و وضع مالی مرد می‌باشد.
- نفقه عبارت است از مسكن، لباس، غذا، اثاث خانه كه به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد.
- هرگاه زن بدون مانع شرعی از ادای وظایف زناشویی امتناع كند مستحق نفقه نخواهد بود.
- زنی كه همسرش از پرداخت نفقه به وی خودداری كند هم می‌تواند شكایت كیفری كند و هم می‌تواند دادخواست حقوقی بدهد.
- هركس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمكین ندهد و یا از پرداخت نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع كند دادگاه او را از سه ماه و یك روز تا 5 ماه حبس محكوم می‌نماید

گرد آورنده: علي اكبر ديبا

 
دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 8:33 PM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

 ماده واحده - از تاريخ تصويب اين قانون زوجهايي كه قصد طلاق و جدايي از يكديگر را دارند بايستي جهت رسيدگي به اختلاف خود به دادگاه خانواده مراجعه و اقامه دعوي نمايند. چنانچه اختلاف فيمابين از طريق دادگاه و حكمين، از دو طرف كه برگزيده دادگاهند (آن طور كه قرآن كريم فرموده است) حل و فصل نگرديد دادگاه با صدور گواهي عدم امكان سازش آنان را به دفاتر رسمي طلاق خواهد فرستاد. دفاتر رسمي طلاق حق ثبت طلاقهايي را كه گواهي عدم امكان سازش براي آنها صادر نشده است، ندارند. در غير اين صورت از سردفتر خاطي، سلب صلاحيت به عمل خواهد آمد. تبصره 1: نحوه دعوت از حكمين و بررسي صلاحيت آنان به عهده دادگاه خانواده است كه آيين نامه اجرايي آن ظرف 2 ماه توسط وزير دادگستري تهيه و به تصويب رييس قوه قضائيه خواهد رسيد. تبصره 2: گزارش كتبي مبني بر عدم امكان سازش با توجه به كليه شروط ضمن عقد و مطالب مندرج در اسناد ازدواج جمهوري اسلامي ايران و نيز تعيين تكليف و صلاحيت سرپرستي فرزندان و حل و فصل مسائل مالي با امضاي حكمين شوهر و زن مطلقه و همچنين گواهي كتبي سلامت رواني زوجين در صورتي كه براي دادگاه مشكوك باشد به دادگاه بايد تحويل گردد. تبصره 3: اجراي صيغه طلاق و ثبت آن در دفتر، موكول به تاديه حقوق شرعي و قانوني زوجه (اعم از مهريه، نفقه، جهيزيه و غير آن) به صورت نقد مي باشد مگر در طلاق خلع يا مبارات (در حد آنچه بذل شده) و با رضايت زوجه و يا صدور حكم قطعي اعسار شوهر از پرداخت حقوق فوق الذكر. تبصره 4: در طلاق رجعي گواهي كتبي اسكان زوجه مطلقه در منزل مشترك تا پايان عده الزامي است و در صورت تحقق رجوع، صورتجلسه طلاق ابطال و در صورت عدم رجوع در مهلت مقرر، صورتجلسه طلاق تكميل و ثبت مي گردد، صورتجلسه تكميلي طلاق با امضاء زوجين و حكمين و عدلين و سردفتر و مهر دفترخانه معتبر است. تبصره 5: دادگاه خانواده در مواقع لزوم مي تواند از بين بانوان واجد شرايط قانون شرايط انتخاب قضات مشاور زن داشته باشد. تبصره 6: پس از طلاق در صورت درخواست زوجه مبني بر مطالبه حق الزحمه كارهايي كه شرعا به عهده وي نبوده است، دادگاه بدواً از طريق تصالح نسبت به تامين خواسته زوجه اقدام مي نمايد و در صورت عدم امكان تصالح، چنانچه ضمن عقد يا عقد خارج لازم، در خصوص امور مالي، شرطي شده باشد طبق آن عمل مي شود، در غير اين صورت هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد، و نيز تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، به ترتيب زير عمل مي شود. الف. چنانچه زوجه كارهايي را كه شرعا به عهده وي نبوده، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد، و براي دادگاه نيز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل كارهاي انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حكم مي نمايد. ب. در غير مورد بند " الف" با توجه به سنوات زندگي مشترك و نوع كارهايي كه زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالي زوج، دادگاه مبلغي را از باب بخشش (نحله) براي زوجه تعيين مي نمايد. تبصره 7: گواهي وجود يا عدم وجود جنين توسط پزشك ذي صلاح و آزمايشگاه مربوطه بايد تحويل گردد.

ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق مصوب 1371، مردی را که خواهان طلاق استمکلف بهپرداخت حقوق مالی زن شامل اجرت‌المثل، نحله و تا نصف دارایی، نفقه و مهریهنمودهاست. نحله تأسیس حقوقی است که با قانون اصلاح مقررات طلاق وارد حقوق ایرانشد. اگرچه طبق ماده (336) قانون مدنی هیچ کاری بدون اجرت نیست اما الزام مرد بهپرداختاجرت کارهای زن در خانه در قانون سال 1371 مقید به شرایطی شده است. در صورتعدموجود شرط مالی حین عقد نکاح، اجرت‌المثل باید براساس کارهایی که زن در منزلشوهرانجام داده محاسبه گردد و نحله آنگاه به زن تعلق می‌گیرد که فاقد شرایطتعلقاجرت‌المثل یا شرط نصف دارایی باشد. پیش‌بینی حقوق مالی زن حین رأی طلاق بهدرخواستزوج در اکثریت قریب به اتفاق موارد به منزله‌ی پرداخت این حقوق به زن نیستزیرا زوجمی‌تواند از اجرا و ثبت طلاق منصرف گردد و نتیجه‌ی این انصراف نه تحکیمخانوادهبلکه بلاتکلیفی و سرگردانی زن خواهد بود. رویه‌ی قضایی درمورد حقوق مالی زندر حینطلاق با تشتت و چند گانگی روبه‌رو است و رویه‌ی قضایی نتوانسته است نواقص وابهام‌های ناشی از ماده واحده طلاق را برطرف کند.