حقوقي
درباره وبلاگ


درود به دوستان گرامي بازديد كننده. مستدعي است با ارسال نظرات خود بنده را در جهت هرچه مفيد ساختن وبلاگ ياري نماييد. با سپاس فراوان




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 257
بازدید کل : 24588
تعداد مطالب : 69
تعداد نظرات : 42
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
بهناز صبوري راد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 10:47 AM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

در روابط اقتصادی اشخاص، «مال» جایگاه ویژه‌ای دارد. معنی تحت‌اللفظی آن «هرچیز قابل داد‌و‌ستد با پول» با معنی لغوی‌اش «میل و تمایل داشتن» تشابهات زیادی دارد و به‌دلیل اشتراک متعارف انسان‌ها در تحصیل آن، توسل به وسایل تثبیت مالکیت نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.

اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی تمایل به حفظ مالکیت خویش بر اموال تحصیل‌شده، دارند. دولت نیز به‌منظور جلوگیری از مراجعات مکرر افراد به مراجع قضایی با دفاع از مالکیت قانونی اشخاص، شهروندان را به تحصیل دلیل، ترغیب می‌کند تا در زمان مقتضی در دعوی یا دفاع قابل استناد باشد.

دلایل اثبات دعوی وفق ماده 1258 ق.م. به «اقرار»، «اسناد کتبی»، «شهادت»، «امارات» و «قسم» منحصر است که از بین دلایل پنج‌گانه مذکور، بدون تردید، «اسناد کتبی» موقعیت ممتازی دارند، هرچند «اقرار» را سیدالبینّات لقب داده‌اند.

شالوده و اساس مراودات تجاری اشخاص را سند تشکیل می‌دهد اعم از این‌که معامله راجع به اشخاص بازرگان باشد یا غیر آن. برای گروه نخست به‌دلیل برخورداری از دفاتر متعدد و ثبت و ضبط معاملات خود در آن و هم‌چنین توان مالی نسبتاً مناسب شاید امکان اثبات وقوع معاملات سهل‌تر و در صورت کشف فساد احتمالی، جبران آن راحت‌تر باشد ولی برای کسی که حاصل یک عمر تلاش خود را جهت خرید مالی اعم از منقول یا غیرمنقول پس‌انداز نموده و دلیلی جز قرارداد عادی تنظیمی در بنگاه‌های مشاورین املاک بر اثبات مالکیت خویش ندارد، این تنها دلیل، می‌باید بار اثبات وقوع معامله را به‌دوش کشیده و ادعای مدعی را ثابت نماید. به‌همین دلیل، دارای وجه ممیزه خاصی است که اگر کثرت قراردادهای عادی تنظیمی و شیوع احکام صادره از مراجع ذی‌صلاح قضایی به استناد همین قراردادها را مورد لحاظ قرار دهیم، جایگاه «اسناد کتبی» (قراردادهای تنظیمی در دفاتر مشاورین املاک و خودرو یکی از مصادیق آن است) را از آنچه هست نیز بیشتر معتبر خواهیم دانست.

حال، با فرض اهمیت خاص اسناد کتبی، رعایت ترتیباتی که قانون‌گذار برای اعتبار چنین اسنادی مقرر نموده الزامی و پرهیز از هرگونه اقدامی که در نتیجه به بی‌اعتباری این‌گونه اسناد می‌انجامد، ضروری است. اما در حالتی که اشخاص متعاملین یا تنظیم‌کنندگان این‌گونه قراردادها، امکان بررسی تمامی جوانب و نهایتاً اجرای دقیق قانون را ندارند و از این رهگذر قراردادهای تنظیمی، از پشتوانه حقوقی و حمایت قانونی برخوردار نیست، تکلیف چیست؟ آیا افراد و مشاورین مربوطه از تنظیم قراردادهای موردنظر محروم گردند؟ آیا امکانات بررسی سوابق متعاملین و اموال در اختیار عموم قرار گیرد؟ یا این‌که متصدیان این‌گونه اعمال علاوه بر جبران زیان وارده به اشخاص به کیفرهای مقرر قانونی نیز محکوم گردند؟ به‌عبارت دیگر، تنظیم قراردادهای عادی بدون بررسی سوابق ممنوعیت اشخاص از معاملات نهی‌شده و هم‌چنین اموال بازداشت‌شده (که مورد بحث این مقاله می‌باشند) چه حکمی دارد؟ متعاملی که با درک اعتبار اسناد کتبی، مبادرت به ابتیاع یک‌دستگاه آپارتمان، یک قطعه زمین، یک‌دستگاه اتومبیل و... در دفتر یکی از مشاورین املاک و خودرو نموده و با پرداخت ثمن معامله، خشنود از عمل حقوقی به ظاهر صحیح، با اثبات ممنوع‌المعامله بودن فروشنده در تاریخ تنظیم قرارداد یا بازداشت بودن مورد‌معامله در همان تاریخ در دادگاه مواجه می‌گردد، چه می‌تواند بکند؟ آیا اجازه تنظیم این‌گونه اسناد قبل از بررسی سوابق، توجیهی دارد؟ آیا اگر متعاملین از خطرات و تبعات تنظیم این‌گونه اسناد مطلع باشند، هرگز درصدد انجام آن برخواهند آمد؟ و... پاسخ به این پرسش‌ها را به‌نحو اختصار در دو مبحث «اشخاص ممنوع‌المعامله» و «اموال توقیف شده» مورد مداقه و بررسی قرار می‌دهیم.

مبحث اول: اشخاص ممنوع‌المعامله

قانون‌گذار در مواردی به منظور رعایت حقوق اشخاص و جلوگیری از ورود احتمالی ضرر به اموال آنان، محدودیت‌هایی در روابط حقوقی‌شان ایجاد می‌کند. برای مثال، معاملات اشخاص صغیر و مجنون را باطل و معاملات اشخاص غیررشید را غیرنافذ می‌داند. چنان‌که در مواد 212 و 213 ق.م. به ترتیب مقرر داشته است: «معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند به واسطه عدم اهلیت، باطل است» و «معامله محجورین، نافذ نیست».

حمایت از این سه‌گروه اشخاص، قانون‌گذار را بر آن داشته تا با منظور نمودن شرط اهلیت، فاقدین این وصف را از دخالت در اموال خود ممنوع نموده تا راه سوءاستفاده از کسانی که صلاحیت اجرای حق را ندارند، مسدود گردد. به عبارت دیگر، دلیل عمده ممنوعیت این اشخاص، حمایت از حقوق خود آن‌هاست.

گروه دیگری از اشخاص، در عین بهره‌مندی از اهلیت استیفا (کبیر، عاقل و رشید) بنا به تصمیم مراجع قضایی از دخالت در اموال خود ممنوع می‌گردند. دلیل ممنوعیت این اشخاص، برخلاف گروه نخست، حمایت از حقوق اشخاص ثالث اعم از اشخاص حقوق عمومی و اشخاص حقوق خصوصی است. این گروه، خود به دو دسته قابل تقسیم‌اند:

1 ـ تجار ورشکسته. 2 ـ محکومین دادگاه‌ها.

الف ـ تاجر ورشکسته

مطابق ماده 418 ق.ت. «تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد، ممنوع است. در کلیه اختیارات و حقوق مالی ورشکسته که استفاده از آن مؤثر در تأدیه دیون او باشد، مدیر تصفیه قائم‌مقام قانونی ورشکسته بوده و حق دارد به جای او از اختیارات و حقوق مزبوره استفاده کند».

قانون‌گذار در تسری حکم ممنوعیت مداخله ورشکسته در اموال خود به معاملات بعد از توقف و قبل از صدور حکم ورشکستگی، با دید حمایتی از حقوق طلبکاران، حتی برخی از معاملات واقع شده قبل از صدور حکم ورشکستگی تاجر را صریحاً باطل اعلام نموده است[3] که نشانگر تأکید بر بی‌اعتباری تمامی اقداماتی است که شخص ممنوع از تصرف، مبادرت به انجام آن می‌نماید.

ب ـ محکومین دادگاه‌ها

به صراحت اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی‌که قانون تجویز کند». و این اصل مترقی در ماده 2 قانون نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مورد تأکید قرار گرفته و قانون‌گذار با بیانی دیگر متذکر گردیده؛ «دارایی اشخاص حقیقی و حقوقی محکوم به مشروعیت و از تعرض مصون است مگر در مواردی‌که خلاف آن ثابت شود». عموم مقررات این قانون ناظر به اموال و ثروت اشخاصی است که در حکومت سابق دارای مناصبی بوده یا بدون وابستگی در کسب دارایی آن‌ها موازین شرعی مراعات نگردیده باشد.

با این توصیف، اصولاً دارایی اشخاص مصون از تعرض است مگر در مواردی‌که تحصیل آن از طریق غیرمشروع بوده باشد که در این صورت، به حکم مراجع ذی‌صلاح قضایی، شخص از دخالت در اموال و دارایی خود ممنوع می‌گردد. گستردگی تعریف معاملات غیرمشروع به‌طور کلی از یک‌طرف و وسعت مصادیق اشخاص وابسته به رژیم پهلوی از طرف دیگر، به‌صورتی است که هر نوع معامله اشخاص قبل از بررسی وضعیت ممنوعیت احتمالی آن را در معرض بطلان قرار می‌دهد. به‌عبارت دیگر، تنظیم قراردادهای مربوط به نقل‌و‌انتقال اموال اشخاص، قبل از بررسی وضعیت ممنوع‌المعامله بودن متعاملین، با موازین قانونی سازگاری ندارد و هر یک از طرفین معامله و واسطه انجام آن علاوه بر مسؤولیت مدنی، دارای مسؤولیت کیفری مقرر در ماده 14 قانون نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌باشند.

حال در فرضی که معاملات شخص ممنوع‌المعامله محکوم به بطلان و حتی متعاملین آگاه به عنوان مباشر جرم کلاهبرداری و تبعاً مشاور املاک و خودرو به‌لحاظ تسهیل نمودن وقوع آن به‌عنوان معاون جرم، قابل تعقیب می‌باشند، می‌توان دیدگان خود را بر این واقعیت بست و به امید آن‌که متعاملین از اشخاص ممنوع‌المعامله نباشند، تنظیم قرارداد نمود؟ آیا در صورت تبیین آثار ناشی از معاملات شخص ممنوع‌المعامله، هیچ انسان عاقلی بدون تحقیق از سوابق شخص، مبادرت به ابتیاع مالی خواهد نمود؟ یا بدون احراز فقد ممنوعیت، هیچ دلالی وظیفه تنظیم قرارداد فروش مالی را متقبل خواهد گردید؟

متأسفانه در حال حاضر مشاورین املاک و خودرو به‌لحاظ عدم دسترسی به سوابق اشخاص بدون رعایت موازین موصوف، مبادرت به تنظیم مبایعه‌نامه‌هایی بعضاً با ارزش ده‌ها میلیارد ریال می‌نمایند که در صورت اثبات ممنوعیت هر یک از فروشندگان، دستگاه قضایی کشور و خریداران را با مشکلات عدیده مواجه خواهند نمود. بنابراین تأکید می‌گردد قبل از حصول اطمینان از ممنوع‌المعامله نبودن اشخاص از تنظیم قراردادهای عادی انتقال اموال پرهیز گردد.

مبحث دوم: اموال توقیف‌شده

در جریان دادرسی، مدعی می‌تواند به منظور سهولت استیفای حقوق خود از اموال مدعیû‌علیه درخواست تأمین یا در مقام اجرای حکم درخواست توقیف اموال محکومٌ‌علیه را بنماید.

در صورت نخست، دادگاه با صدور قرار تأمین خواسته و در صورت اخیر با دستور توقیف، هرگونه نقل‌و‌انتقال مال توقیف‌شده را منع و تا وصول حقوق محکومٌ‌له مالک را از دخالت در اموال توقیف‌شده، محروم می‌نماید. این محرومیت، اشتراکات فراوانی با محرومیت شخص ممنوع‌المعامله (که در مبحث قبلی مورد بررسی قرار گرفت) دارد. چرا که در هر دو موضوع، معامله انجام یافته به‌عنوان معامله صحیح مورد تأیید قانون‌گذار نمی‌باشد.

دلیل اصلی بی‌اعتباری هر دو گروه معاملات، فقدان اهلیت تصرف در شخص مالک می‌باشد که بدین‌نحو مورد تأکید ماده 345 ق.م. قرار گرفته است؛ «هریک از بایع و مشتری باید علاوه بر اهلیت قانونی برای معامله اهلیت برای تصرف در مبیع یا ثمن را نیز داشته باشند».

بدین‌ترتیب، در فرضی که مالی از خوانده توقیف شده و طبیعتاً اهلیت مالک در تصرفات مقرر قانونی محدود گردیده است، تنظیم قرارداد راجع به نقل‌و‌انتقال آن، نمی‌تواند منشأ اثر حقوقی قرار گیرد. چنان‌که قانون‌گذار در مواد 56 و 57 قانون اجرای احکام مدنی مقرر نموده است؛ «هرگونه نقل‌و‌انتقال اعم از قطعی و شرطی و رهنی نسبت به مال توقیف‌شده؛ باطل و بلااثر است». و «هرگونه قرارداد یا تعهدی که نسبت به مال توقیف‌شده بعد از توقیف به ضرر محکومٌ‌له منعقد شود، نافذ نخواهد بود مگر این‌که محکومٌ‌له کتباً رضایت دهد».

بازداشت اموال اعم از منقول و غیرمنقول به مرجع ذی‌صلاح (نیروی انتظامی در‌خصوص وسایل‌نقلیه و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در‌خصوص املاک) ابلاغ و معمولاً در اسناد و مدارک مالک اخبار نمی‌گردد، در چنین‌حالتی چگونه می‌توان از تعدی مدعی مالکیت به حقوق سایر اشخاص جلوگیری و از حقوق خریدار ناآگاه به بازداشت بودن مال حمایت کرد؟ آیا تجویز تنظیم قراردادهای مربوط به انتقال اموال بدون بررسی وضعیت بازداشت آن، اجازه دخالت در اموال توقیف‌شده و در نتیجه مواجهه خریداران با معاملات بی‌اثر و سرگردانی آن‌ها در مراجع قضایی نیست؟ کدام منطق اجازه این هرج و مرج در معاملات عادی اشخاص را داده است؟ بدون تردید، نه متعامل قصد خرید مال توقیف‌شده را داشته و نه واسطه در تنظیم قرارداد چنین هدفی را تعقیب نموده است. چرا که در غیر‌این‌صورت، معامله مربوطه از جهت تعلق مورد‌معامله به غیرفاسد و بدون رضایت محکومٌ‌له باطل می‌باشد. اما به‌هرحال، به‌لحاظ عدم امکان بررسی این وضعیت در دفاتر مشاورین املاک و خودرو، امکان تنظیم چنین قراردادهایی به‌مراتب زیاد است که جا دارد جهت رفع آن چاره‌ای اندیشیده شود.

کلام آخر این‌که؛ در تنظیم قراردادهای عادی، وضعیت «اشخاص ممنوع‌المعامله» و «املاک بازداشت‌شده» مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. در حالی‌که اثبات هر یک از این دو موضوع، در معاملات اشخاص، برای بطلان عقد، کافی است.


 

 
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 1:22 PM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

تلفن بی سیم مرکب از یک گوشی تلفن و یک دستگاه ثابت است، به گونه ای که ارتباط گوشی تلفن، بدون استفاده از سیم و از طریق ارسال و دریافت امواج رادیویی با دستگاه ثابت برقرار می شود. در این دستگاه های تلفن، خط تلفن به دستگاه ثابت که خود مرکب از فرستنده و گیرنده رادیویی و آنتن است متصل می شود. گوشی تلفن بی سیم و دستگاه ثابت هر یک دارای فرستنده و گیرنده امواج رادیویی است و همانند سایر دستگاه های بی سیم استفاده از آن تابع قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیرحرفه ای (آماتوری) است.از منظر قانون، تلفن های بی سیم بر حسب قدرت ارسال و فرکانس به دو دسته مجاز و غیرمجاز تقسیم می شوند. مشخصات دستگاه های تلفن بی سیم مجاز دربند 3 ارائه شده است.در ایران تلفن بی سیم از اوایل دهه شصت (هجری شمسی) به منظور بهره برداری از خدمات تلفن ثابت مخابراتی به صورت همراه در محدوده محل کار و منزل مورد استفاده قرار گرفت.


مشخصات تلفن بی سیم مجاز
محدوده مجاز فرکانس تلفن بی سیم: سیاستگذاری تخصیص، واگذاری و نظارت بر بهره برداری از طیف، طبق قانون بر عهده وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی گذاشته شده است. اصول سیاستگذاری طیف فرکانس که از منابع ملی کشور محسوب می شود مبتنی بر نیل اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حفظ امنیت ملی به منظور ایجاد زمینه ارائه خدمات عمومی به آحاد ملت است.به همین منظور بر اساس سیاست گذاری فعلی، محدوده های زیر به تلفن بی سیم اختصاص داده شده است و دستگاه های تلفن بی سیم که خارج از این محدوده ها کار می کند، به منظور بهره برداری در کشورهای دیگر ساخته می شوند و استفاده از آنها در قلمرو کشور ممنوع است
محدوده فرکانس مجاز تلفن های بی سیم:
باند 47 تا 46 مگاهرتز
باند 50 تا 49 مگاهرتز
باند 888تا 886 مگاهرتز
باند 933 تا 931 مگاهرتز

پوشش مجاز تلفن بی سیم: برای ایجاد زمینه مناسب برای تمامی هموطنان پوشش مجاز تلفن بی سیم و همچنین سایر دستگاه های با پوشش کم که از امواج الکترومغناطیس استفاده می کنند کمتر از 300 متر است
شناسه ایمنی تلفن بی سیم: مجهز بودن به شناسه ایمنی از مشخصات مهم تلفن بی سیم مجاز است. این شناسه بین دستگاه ثابت و گوشی بی سیم مشترک است هر دستگاه تلفن بی سیم از شناسه واحد استفاده می کند. بنابراین گوشی تلفن بی سیم مجهز به شناسه ایمنی رقومی فقط با دستگاه ثابت خود ارتباط برقرار می کند که مانع همشنوایی، شنود یا سرقت بوق توسط سایر استفاده کنندگان تلفن بی سیم می شود و تلفن هایی که فاقد این مشخصه باشند غیرمجاز محسوب می شوند
سایر مشخصات مهم تلفن بی سیم: تلفن بی سیم مجاز فاقد هر گونه آنتن هوایی است و آنتن دستگاه ثابت روی آن نصب شده است

مشخصات تلفن بی سیم غیرمجاز
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به عنوان متولی سالم سازی و پاک سازی فضای فرکانس کشور، با اینگونه تجهیزات آلوده کننده طیف فرکانس برخورد قانونی کرده و سلامت مکالمات را حفظ می کند. لازم به ذکر است که استفاده از تلفن های بی سیم غیر مجاز به دلیل مشکلاتی که بوجود می آ ورند در تمامی کشورهای سازنده این تجهیزات جرم تلقی شده و غیرقانونی است و صرفا جهت صادرات تولید می شوند. اینگونه تلفن ها عمدتا توسط شبکه های قاچاق و به صورت غیر مجاز وارد کشور شده، منابع و منافع جامعه را به خطر می افکنند. تداخلات به وجود آمده توسط تلفن های بی سیم غیرمجاز بر کارکرد شبکه های اضطراری، ایمنی و خدماتی اعم از :
-نظامی، انتظامی و امنیتی
-اضطرار ملی
-نجات، امداد و ایمنی
*شبکه های رادیویی امور زیربنایی مانند مخابرات، راه و ترابری، نیرو، خطوط انتقال نفت و فرآورده های نفتی و پخش صدا و تصویر اثرات نامطلوبی بر جای می گذارد. این امر باعث ایجاد اختلال روی دستگاه های ارسال و دریافت واحدهای استفاده کننده از فرکانس های مزبور شده ارتباط آنها را با مشکل مواجه می سازد. باید به اطلاع استفاده کنندگان از تلفن بی سیم غیر مجاز رسانده شود که مکالمات آ نها توسط دیگر استفاده کنندگان و بهره برداران طیف شنیده می شود و توسط تجهیزات ادارات ارتباطات رادیویی این سازمان در سراسر کشور قابل ردگیری است.

توصیه هایی برای خرید تلفن بی سیم
با توجه به نکاتی که قبلا ذکر شد و به منظور جلوگیری از سوء استفاده و زیان احتمالی هموطنان گرامی که از مشکلات دستگاه های تلفن بی سیم غیرمجاز آگاهی کمتری دارند، توجه به موارد زیر توصیه می شود
طبق مواد 1، 6 و 10 قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیر حرفه ای وارد کردن تجهیزات رادیویی به کشور، خرید، فروش و استفاده ازدستگاه های فرستنده بی سیم بدون اجازه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ممنوع بوده و متخلف به حبس تادیبی از 1 ماه تا 6 ماه و پرداخت جریمه نقدی محکوم می شود. همچنین بر اساس ماده 687 قانون مجازات اسلامی مرتکبان بدون منظور اخلال در نظم و امنیت عمومی به حبس از 3 تا 10 و در صورتی که اعمال مذکور ماده فوق به منظور اخلال در نظم و امنیت جامعه باشد حکم محارب را خواهد داشت. مجازات شروع جرائم این ماده 1 تا 3 سال حبس خواهد بود. از عموم هموطنان درخواست می شود هنگام خرید از فروشگاه های عرضه کننده تلفن بی سیم حتما فاکتور خرید ممهور به مهر فروشگاه را دریافت دارند. خریدار و فروشنده به عنوان افرادی که از مشخصات تلفن های بی سیم مجاز و غیرمجاز بایستی آگاهی و اطلاع داشته باشند، ملز م هستند از مجاز بودن آن اطمینان حاصل کرده و فروشنده باید آن را در فاکتور فروش قید کند.

 

 
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 1:9 PM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

 قانون استفاده ازبی‌سیم‌های اختصاصی و غیر حرفه‌ای (‌آماتوری(


‌مصوب 1345.11.25
‌ماده 1 - برای دایر کردن هر ایستگاه ارتباط رادیوییاختصاصی و یا غیر حرفه‌ایباید قبلاً از وزارت پست و تلگراف و تلفنپروانه دریافت شود.
‌تبصره - ایستگاه ارتباط رادیویی عبارت است از یک یاچند فرستنده و گیرنده و ادواتمربوطه که برای ارتباط رادیویی مورداستفاده قرار می‌گیرد.
‌ماده 2 - کسانی می‌توانند به عملیات رادیویی غیرحرفه‌ای اشتغال ورزند که از
وزارت پست و تلگراف و تلفن گواهی‌نامهمخصوص اخذ نمایند.
‌تبصره - ارتباط رادیویی غیر حرفه‌ای نوعی ارتباطرادیویی است که به منظور
خودآموزی علمی و عملی و بررسیهای فنی بین افرادمجاز برقرار‌می‌گردد.
استفاده‌کننده از ارتباط رادیویی غیر حرفه‌ای کسیاست که به خاطر علاقه و ذوق شخصیبه منظورهای فوق بدون هیچ گونه نظرانتفاعی و یا‌سیاسی به برقراری این نوع ارتباطمبادرت می‌نماید.
‌ماده 3 - از دارندگان پروانه که بهره‌برداری می‌نمایند ماهانه مبلغی به عنوانحقاستفاده دریافت می‌شود که میزان آن به پیشنهاد وزارت پست و‌تلگراف وتلفن به تصویبهیأت وزیران خواهد رسید. سازمانهای دولتی استفاده‌کنندگاناز ارتباط رادیویی غیر حرفه‌ای از مقررات این ماده معاف‌هستند و درسایر موارد نیز معافیت از پرداخت حقاستفاده مذکور موکول به تصویب هیأتوزیران خواهد بود.
‌تبصره 1 - نماینده انحصاری کارخانه‌های خارجی سازندهدستگاههای فرستنده بی‌سیم ویا سازندگان داخلی می‌توانند برای نمایشدادن طرز کار‌دستگاهها به شرط رعایتمقررات منظور در آیین‌نامه با هرنوع دستگاه یک ارتباط آزمایشی که جنبهبهره‌برداری نداشته باشد برقرار واز پرداخت ماهانه‌مقرر در این ماده معاف باشند.
‌تبصره 2 - مقاطعه‌کاران و مؤسساتی که طرف قرارداد با سازمانهای دولتی باشند بایدپروانهتحصیل کنند و مانند سایر دارندگان پروانه حق استفاده‌مقرر را پرداختنمایند.
‌تبصره 3 - تاریخ شروع بهره‌برداری از ایستگاه پانزده روز پس از صدور اجازه ترخیصازگمرک و یا تحویل از کارخانه سازنده به خریدار (‌با اجازه‌وزارت پست وتلگراف وتلفن) محسوب خواهد شد به استثناء مواردی که دارندگان پروانهتاریخ دیگری را قبلاًبه وزارت پست و تلگراف و تلفن‌اطلاع داده باشند.
‌ماده 4 - در مورد ضروری وزارت پست و تلگراف و تلفن مجاز است با تصویب هیأت دولتتمامیا قسمتی از مزایای گواهی‌نامه و یا پروانه‌ایستگاه را در تمام کشور و یابعضیمناطق برای مدت معینی لغو نماید و در این مورد مراتب از طریق اعلان عمومیبهاطلاع دارندگان گواهی‌نامه و یا‌پروانه ایستگاه رسانده خواهد شد.
‌ماده 5 - در صورت تخلف از مقررات و قوانین مربوط و یا از مشخصات و شرایط وخصوصیاتمندرج در پروانه به تشخیص کمیسیون فنی سه‌نفری که در آیین‌نامه پیش‌بینیخواهدشد وزارت پست و تلگراف و تلفن می‌تواند بر حسب مورد از کار ایستگاهجلوگیریو پروانه مربوط را لغو کند و‌یا استفاده از گواهی‌نامه را موقوفسازد.
‌ماده 6 - وارد کردن دستگاههای فرستنده بی‌سیم به کشور و خارجکردن آنها از کشور وهمچنین ساختن یا واگذاری و هر نوع انتقال مالکیتدستگاه‌فرستنده بی‌سیم موکول بهاجازه وزارت پست و تلگراف و تلفن خواهدبود.
‌ماده 7 - وزارت پست و تلگراف و تلفن کلیه دستگاههای فرستندهبی‌سیم را که فاقدپروانه استفاده هستند و همچنین دستگاههایی را کهمدت‌اعتبار پروانه آنها منقضی ویا پروانه آنها به طور موقت لغو شده استبرای جلوگیری از کار آنها تا صدور یاتجدید پروانه ممهور به سرب خواهدنمود.
‌ماده 8 - در مواردی که مصالح امنیتی کشور ایجاب نماید وزارت پست وتلگراف و تلفن می‌تواند با تصویب‌نامه هیأت دولت دستور توقف کارهر‌ایستگاه فرستنده بی‌سیم را صادر نماید.
‌ماده 9 - به منظور مراقبتدر حسن اجرای مقررات این قانون و آیین‌نامه آن مأموریت مجاز وزارت پست وتلگراف و تلفن با اجازه دادستان‌می‌توانند هر موقع دستگاهها را در محلکار و یا هر محل دیگری با رعایت مقررات مربوط مورد بازرسی قرار دهند.
‌ماده 10 - اشخاص زیر به حبس تأدیبی از یک تا شش ماه یا به پرداخت غرامت از پنج هزارریال تا بیست هزار ریال محکوم می‌شوند.
1 -
هر کس بدون پروانه ایستگاهرادیویی تأسیس نماید.
2 -
هر کس بدون اجازه وزارت پست و تلگراف و تلفندستگاه فرستنده وارد کشور یا ازآن خارج نماید یا آن را در داخل کشوربسازد یا دستگاه‌فرستنده را مورد خرید و فروشقرار دهد.
3 -
هر کس یاایستگاه غیر مجاز عالماً عامداً ارتباط رادیویی برقرار نماید.
4 -
هرکس پس از لغو پروانه و گواهی‌نامه و اخطار رسمی وزارت پست و تلگراف و تلفنبهعملیات خود ادامه دهد.
5 -
هر کس از دستور صادر وزارت پست و تلگراف وتلفن موضوع ماده 8 این قانون تخلف نماید.
‌تبصره - در موارد مندرج دراین ماده در صورت تکرار جرم دستگاه فرستنده نیز به نفع دولت ضبط خواهدشد.
‌ماده 11 - اشخاص زیر به پرداخت غرامت از دو هزار ریال تا بیست هزارریال محکوم می‌شوند:
1 -
هر کس ایستگاه دیگری را بدون موافقت وزارتپست و تلگراف و تلفن مورد استفاده قرار دهد.
2 -
هر کس در ایستگاهبدون پروانه عالماً و عامداً مخابره رادیویی انجام دهد.
3 -
هر کس ازطول موجهای غیر مجاز یا ثبت نشده در دفاتر وزارت پست و تلگراف و تلفن استفادهنماید.
4 -
هر کس بدون گواهی‌نامه به عملیات رادیویی غیر حرفه‌ایاشتغال ورزد یا با علم و اطلاع با افراد بدون گواهی‌نامه ارتباط رادیوییبگیرد و یا به‌اشخاص بدون گواهی‌نامه اجازه کار در ایستگاه بدهد.
5 -
هر کس از مقررات و قوانین رادیویی و یا مشخصات و شرایط و خصوصیات مندرج درپروانهایستگاه تخلف کند.
6 -
هر کس عمداً دفتر گزارش کار ایستگاه را بر خلافترتیب مقرر وزارت پست و تلگراف و تلفن تنظیم کند و یا تمام یا قسمتی ازعملیات خود را‌در دفتر ثبت ننماید.
7 -
هر کس پیام رادیویی مربوط بهاشخاص دیگر را دریافت نموده آن را مورد استفاده قرار دهد.
8 -
هر کسبا علامت شناسایی مربوط به دیگران خود و یا با ایستگاه خود را معرفی نماید.
9 -
هر کس پس از انقضاء مدت اعتبار پروانه یا گواهی‌نامه بدون کسب اجازهمجدد به کار خود ادامه دهد.
‌ماده 12 - در صورتی که اعمال مذکور دراین قانون مشمول مجازاتهای شدیدتری در سایرقوانین باشد مجازات شدیدتراجراء خواهد شد.
‌ماده 13 - آیین‌نامه اجرایی مواد این قانون از طرفوزارت پست و تلگراف و تلفن تنظیم و پس از تصویب هیأت وزیران قابل اجرااست.
‌ماده 14 - دولت مأمور اجرای این قانون است.
‌قانون بالا مشتملبر چهارده ماده و شش تبصره پس از تصویب مجلس سنا در تاریخ روز چهارشنبهپنجم بهمن ماه 1345 در جلسه روز سه‌شنبه بیست‌و پنجم بهمن ماه یک هزار وسیصدو چهل و پنج شمسی مورد تصویب مجلس شورای ملي رسيد.......

 

 
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 1:6 PM :: نويسنده : بهناز صبوري راد

اخذ خسارات احتمالي در مورد صدور قرار تأمين خواسته فقط براي اعمال بند (د) ماده 108 قانون آئين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني قانوني تلقي مي‌شود"

سؤال ـ در مورد ماده 108 قانون آئين‌‍‌دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني با عنايت به اين كه ماده مذكور از چهار بند تشكيل گرديده و در بند (د) آن آمده است كه خواهان خساراتي را كه ممكن است به طرف مقابل وارد آيد نقداً به صندوق دادگستري بپردازد. آيا در مورد بندهاي الف و ب و ج، نيز خواهان تكليف دارد كه خسارات احتمالي مذكور را بپردازد در حالي كه اغلب قضات براي تمام موارد مطالبه خسارات احتمالي را مي‌نمايند.

نظريه شماره12533/7 ـ17/12/1379

نظريه اداره كل حقوقي و تدوين قوانين قوه قضائيه

اگرچه ماده (4)108 قانون آئين‌دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني راجع به مواردي است كه دادگاه مكلف به قبول درخواست تأمين خواسته است. اما مقنن به مصاديق متفاوتي توجه داشته كه بايد آنها را از يكديگر تفكيك نمود. به اين معني كه در بند (الف) رسميت مستند دعوي و در بند (ب) وضعيت خواسته كه در معرض تضييع يا تفريط باشد و در بند (ج) مقررات قانون خاص براي دادگاه ايجاد تكليف نموده كه بدون توديع خسارت احتمالي از جانب خواهان درخواست تأمين را بپذيرد. در حالي كه بند (د) به طور كلي صدور قرار تأمين را مشروط به توديع خسارت احتمالي براساس تبصره همان ماده نموده، بنابراين در صورتي كه خواسته خواهان منطبق با بند (ب) يا مستند دعوي از مصاديق بندهاي (الف و ج) باشد دادگاه بدون توديع خسارت احتمالي درخواست تأمين خواسته را مي‌پذيرد. در غير اين موارد دادگاه در صورتي قرار تأمين را صادر خواهد كرد كه خواهان خسارت احتمالي را نقداً توديع نمايد. در نتيجه مي‌توان گفت تبصره ماده 108 صرفاً ناظر به بند (د) ماده مذكور مي‌باشد نه ساير موارد